در موعظه ای حسنه
ای عزیز، اکنون که فرصت است و سرمایۀ عمر عزیز در دست است و طریق سلوک الی اللّه مفتوح است و درهای رحمت حق باز است و سلامتی و قوت اعضاء و قوا برقرار است و دار الزّرع عالم ملک برپا است، همتی کن و قدر این نِعَم الهیّه را بفهم و از آنها استفاده نما و کمالات روحانیّه و سعادات ازلیّۀ ابدیّه را تحصیل کن، و از این همه معارف که قرآن شریف آسمانی و اهل بیت عصمت علیهم السلام در بسیط ارض طبیعت مظلمه بسط دادن و عالم را
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 152 به انوار ساطعۀ الهیه روشن فرمودند تو نیز بهره ای بردار، و ارض طبیعت مظلمۀ خود را به نور الهی روشن کن و چشم و گوش و لسان و دیگر قوای ظاهره و باطنه را به نور حق تعالی منوّر کن و تبدیل این ارض ظلمانی را به ارض نورانی بلکه آسمان عقلانی کن: یَوْمَ تُبَدَّلُ الاْرْضُ غَیْرَ اْلاَرْضُو اَشْرَقَتِ اْلاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها. در آن روز اگر ارض تو غیر ارض نشده باشد و به نور رب نورانی نگردیده باشد، ظلمتها و سختیها و وحشتها و فشارها و ذلّتها و عذابها داری.
اکنون قوای ظاهره و باطنۀ ما مظلمه به ظلمتهای شیطانی است؛ و از آن ترسم که اگر با این حال باقی بمانیم، کم کم ارض هیولانیِ دارای نور فطرتْ متبدّل شود به ارض سجّینی مظلمۀ خالی از نور فطرت و محجوب از همۀ احکام فطرت اللّهی. و این شقاوتی است که سعادت در دنبالش نیست و ظلمتی است که نورانیت در عقب ندارد و وحشتی است که روی اطمینان نبیند و عذابی است که راحت در پی آن نیاید. فَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللّه لَهُ نُوراً فَمالَهُ مِنْ نُور. پناه می برم به خدای تعالی از غرورهای شیطانی و نفس امّارۀ بالسّوء.
عمده مقصد و مقصود انبیاء عظام و تشریع شرایع و تأسیس احکام و نزول کتابهای آسمانی، خصوصاً قرآن شریف جامع که صاحب و مکاشفِ آن نورِ مطهّرْ رسول ختمی صلّی اللّه علیه و آله است، نشر توحید و معارف الهیه و قطع ریشۀ کفر و شرک و دوبینی و دوپرستی بوده، و سرّ توحید و تجرید در جمیع عبادات قلبیّه و قالبیّه ساری و جاری است. بلکه شیخ عارف کامل، شاه آبادی، روحی فداه می فرمودند: عبادات اجراء توحید است در ملک بدن از باطن قلب.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 153 بالجمله، نتیجۀ مطلوبه از عبادات تحصیل معارف و تمکین توحید و دیگر معارف است در قلب. و این مقصد حاصل نشود مگر آنکه حظوظ قلبیّۀ عبادات را سالک استیفاء کند، و از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور نماید، و واقف نشود در دنیا و قشر که وقوف در این امور خار راه سلوک انسانیت است. و کسانی که دعوت به صورت محض می کنند و مردم را از آداب باطنیّه باز می دارند و گویند شریعت را جز این صورت و قشر معنی و حقیقتی نیست، شیاطین طریق الی اللّه و خارهای راه انسانیّتند، و از شرّ آنها باید به خدای تعالی پناه برد که نور فطرت اللّه را که نور معرفت و توحید و ولایت و دیگر معارف است در انسان منطفی می کنند و حجابهای تقلید و جهالت و عادت و اوهام را به روی آن می کشند، و بندگان خدای تعالی را از عکوف به درگاه او و وصول به جمال جمیل او باز می دارند و سدّ طریق معارف می نمایند، و قلوب صافی بی آلایش بندگان خدا را که حق تعالی با دست جمال و جلال خود تخم معرفت در خمیرۀ آنها پنهان فرموده و انبیاء عظام و کتب آسمانی را فرستاده برای تربیت و تنمیۀ آن، به دنیا و زخارف آن و جهات مادّی و جسمانی و عوارض آن متوجه می کنند و از روحانیّات و سعادات عقلیه منصرف می کنند، و حصر عوالم غیب و جنتهای موعوده را می نمایند به همان مأکولات حیوانیّه و مشروبات و منکوحات و دیگر از مشتهیات حیوانی.
اینها گمان کنند که حق تعالی این همه بسط بساط رحمت فرموده و با این همه تشریفات کتابها نازل فرموده و ملائکة اللّه معظم فرو فرستاده و انبیاء عظام مأمور فرموده برای اداره کردن بطن و فرج، غایت معارفشان این است که بطن و فرج را در دنیا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسی. آن قدری که اهمیت به جماع پانصد ساله می دهند به توحید و نبوّات نمی دهند؛ و تمام معارف را مقدّمۀ تعمیر بطن و فرج می دانند. و اگر حکیمی الهی یا عارفی ربّانی به روی بندگان خدا بخواهد دری از رحمت باز کند و ورقی از حکمت الهی بخواند، از هیچ نسبت و بدگویی و فحش و تکفیری به او خودداری نمی کنند. اینها به طوری منغمر در دنیا شدند و به شهوات بطن و فرج اهمیت
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 154 می دهند ـ مِن حیثُ لا یَشعُرون ـ که میل ندارند سعادت دیگری در دار تحقّق موجود باشد جز شهوات حیوانی، با آن که اگر سعادت عقلیّه هم در عالم باشد به بطن و فرج آنها ضرری نمی رساند.
امثال ماها که از حدّ حیوانیّت تجاوز نکردیم، جز بهشت جسمانی و ادارۀ بطن و فرج چیز دیگر نداریم، و به آن هم با تفضل خدای تعالی امید است برسیم؛ لکن گمان نکنیم که سعادت منحصر به آن است و بهشت حق تعالی محصور به همین بهشت حیوانی است؛ بلکه برای حق تعالی عوالمی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و خطور در قلب هیچ کس نکرده. و اهل محبّت الهیه و معرفت اللّه را اعتنائی به هیچ یک از بهشتها نیست و توجّهی به عالم غیب و شهادت نمی باشد، و برای آنها جنّت لقاء است. و اگر آیات قرآنیّه و احادیث واردۀ از اهل بیت عصمت را بخواهم در این باب ذکر کنم، مخالف با وضع این اوراق است؛ و این مقدار نیز از طغیان قلم ذکر شد. و مقصود عمدۀ ما توجّه دادن قلوب بندگان خدا است به آنچه برای آن خلق شدند که آن معرفت اللّه است که از همۀ سعادات بالاتر است و هیچ چیز جز مقدّمۀ آن نیست. و مقصود ما از کسانی که خار راه سلوکند علماء بزرگ اسلام و فقهاء کرام مذهب جعفری علیهم رضوان اللّه نیست، بلکه بعضی از اهل جهل و منتحلین به علم از راه قصور و جهل، نه تقصیر و عناد، راهزن بندگان خدا شدند. و به خدای تعالی پناه می برم از شرّ طغیان قلم و نیّت فاسده و مقصود باطل والحَمدُللّه اوّلاً وَ آخِراً و ظاهِراً وَ باطِناً.
کتابآداب الصلوة - آداب نمازصفحه 155