مطلب دیگری که در همان روزها رخ داد این بود که روزی به منزل آقای حاج میرزا عبدالله چهلستونی (سعید) برای دیدار و جلسه با آقای خادمی اصفهانی رفتیم، علما هم طبق معمول به آنجا آمده بودند. وقتی به منزل رسیدیم در منزل بسته بود، پسر آقای حاج میرزا عبدالله آمد و گفت: ما در منزل را بسته ایم که مأموران نیایند. وارد منزل شدیم و سایرین هم آمدند، اتاق پر از آقایان و علما بود. آقای شریعتمداری نمی دانم چه گفت، ولی اجمالاً سخنی گفت که به نفع امام نبود. آقای هاشمیان (شیخ محمد هاشمیان امام جمعه فعلی رفسنجان) سرپا بلند شد و با کمال تندی و شدت به آقای شریعتمداری توهین کرد و گفت که شما می خواهید امام را از تهران به جای دیگری تبعید کنند.
از آن منزل هم که رفتیم، باز مواجه با اهانت و اذیت مامورین شدیم ولی هر چه اذیت ماموران بیشتر می شد توجه عموم مردم به آقایان و علما زیادتر می شد و هر چه آنها بیشتر بی احترامی می کردند، توجه مردم به مساجد و منابر و روحانیت بیشتر می شد.
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 233