من مطلع بودم از جلسه لندن و احمد شاه و همراهان احمد شاه مخصوصاً نصرت الدوله و تبادل لوایح و نخواندن قسمت مربوط به نفت و غیره در همان موقع امضای قرارداد بی بی ماه بیگم، خانم مرتضی قلی خان بختیاری و خواهر حاج شهاب السلطنه با دبیر معتمد فریدنی که قبلاً حاکم مسجد سلیمان بود (توضیحاً در مناطق نفت خیز بلکه در تمام ایران اختیار با رؤسای نفت بود و انتخابات به حکم آنها) منزل اینجانب بودند که جنجال جشن الغای قرارداد بلند شد. بی بی زن فهمیده و مطلعی بود دبیر معتمد هم فردی آشنا به امور و با خبر بود. آنها گفتند که این مقدمه تمدید و تجدید قرارداد است با انگلستان چون در انقضای مدت قرارداد طبق قرارداد تمام تأسیسات و ملحقات به ملک ایران در می آمد و آنها دنبال فرصت بودند که به صورت الغای قرارداد به تمدید قرارداد
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 176 دست پیدا کنند. رضاشاه را آوردند و قرارداد تمدید شد و تمام آرزوهایشان برآورده شد. الغای عناوین، خلع لباس، آوردن کلاه پهلوی، کاسکت، کلاه لگنی، خلع عمامه و عبا، منع روضه خوان و روضه خوانی اخراج شوستر قراردادهای 1907 ـ 1911 و 1919 و مکاتبات محرمانه، لقب کبیر به رضاشاه و تصرف املاک استانهای شمال و کشتارهای زندان قشقایی و سردار اسعد و فرخی و مرحوم مدرس، عبدالله امیر طهماسبی (چون نمی خواست او باشد به جهاتی یکی اینکه در کودتای حوت 1299 درجه او از رضاخان زیادتر بود).
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 177