آقای هندی در آن اوقات نمی دانم چه شد که مورد تعقیب قرار گرفت. از عدلیه کنار رفته بود و شاید وکیل عالیمقام دادگستری در تمام ایران و در تمام مراحل بود چون وکیل عدلیه دارای حدود مختلف بود و قانون خلع لباس تصویب نشده بود وکلا و عدلیه ایها و معارف کثیراً یا اکثراً معمم بودند. افراد بسیار بسیار صالح و برجسته در آنها بود. در آن تاریخ احضاریه جزایی برای ایشان آمد. احضاریه و اخطار دارای مراحلی بود که در ورقه می نوشتند. حداکثر جلب بود که تا احضاریه می رسید فوراً آن شخص را جلب می کردند ولی در مورد آقای هندی جلب قانونی را قید نکرده بودند معذلک محرمانه دروازه های خمین را به وسیلۀ مامورین ژاندارمری کنترل کرده بودند به گمان اینکه شاید آقای هندی که معمم هم بود از ترس مجازات فرار کند. احضار مقرراتی داشت و او باید به عدلیه عراق (اراک) برود و می دانستند که حتماً بازداشت خواهد شد روز جلسه هم بعضی از رقبا و غیره در عدلیه در جلوی راه ایستاده بودند که وقتی مامورین ایشان را می آورند که به زندان ببرند آنها هم لبخند استهزاء آمیز بزنند. محاکمه خاتمه می یابد، رقبا می بینند آقای هندی آزاد آمد و رفت، تعجب می کنند و از محکمه تحقیق می نمایند. می گویند ایشان متهم به جعل بود و چون اقرار نکرد قرار بازداشت صادر کردیم علت را پرسید جواب دادیم اگر اقرار به جعل بکنید قرار را فسخ می کنیم مشارالیه به امور عدلیه وارد بود و می نویسند من آن نامه یا ورقه را طبق موازین حقوقی جعل کردم و اقرار می نمایم. قرار فسخ و آقا نورالدین آزاد شد و تا مراحل بعدی محاکمه به نفع ایشان بود و محکوم نشدند.
نفوذ سردار سپه زیاد بود. در سال 1302 و 1303 شمسی و تا وقتی که سردار سپه رئیس الوزراء شد (16 آبان 1302 شمسی) من و ایشان و بعضی دیگر تحت مراقبت بودیم. علت شدّت مراقبت از مرحوم هندی روابط زیادی بود که با بختیاریها داشت. رضاخان می ترسید بختیاریها علیه او قیام کنند. خوانین بختیاری دو دسته بودند، جمعی طرفدار احمد شاه و بعضی طرفدار محمد علی شاه مخلوع و با سردار سپه روابط خوبی نداشتند. کسانی که مربوط به خوانین بختیاری می شدند من جمله ایشان تحت مراقبت
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 126 بودند. در خمین هم گویا مراقب ایشان بودند. در تهران دروازه ها و دروازه بانها تحت حفاظت مامورین خندق بود.
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 127