من سید مرتضی خمینی نزد مرحوم حاج میرزا نجفی عمه زاده و شوهر همشیره شرایع در اصفهان می خواندم گویا چهار نفر بودیم من و اخوی مرحوم هندی و برادر مرحوم آقای نجفی به نام میرزا علی محمد که بعداً امام جمعه شد، شاید یک نوکر هم داشتیم و مرحوم آقا نجفی استاد ما با قرار مضاربه که با سبزی فروش گذاشته بود و یک تومان سرمایه داده بود و شریک شد. همه روزه سبزی و حتی گاهی کدو هم بابت درآمد مضاربه برای ما چهار ـ پنج نفر می داد. در مدت چهل روز از یخچال برای ما چهار ـ پنج نفر یخ بلوری به مدرسۀ ملا عبدالله اصفهان می آوردند ماهی پانزده شاهی و چهل روز یک قران می شد.
کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 106