بخش دوم: شرح حال خاندان ما
فصل اول: شرح حال خاندان ما
خاندان مادری ما
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : پسندیده،مرتضی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

خاندان مادری ما

‏ ‏

‏همان طور که نوشتم یکی از فرزندان مرحوم سید احمد هندی از سکینه خانم (دختر‏‎ ‎‏محمد حسین بیک و خواهر یوسف خان) مرحوم سید مصطفی پدر ما هستند که در‏‎ ‎‏حدود سال 1300 قمری با هاجر آغا خانم (مادر ما) دختر مرحوم آقا میرزا احمد مجتهد‏‎ ‎‏خمینی المسکن خوانساری ازدواج کردند. و اما مرحوم آقا میرزا احمد خوانساری‏‎ ‎‏الاصل چهار پسر و سه دختر داشتند که پسر بزرگ ایشان مرحوم حاج میرزا محمد‏‎ ‎‏مهدی، عالم فاضل متقی تحصیل کرده در نجف و امام جماعت خمین بود و مقبولیت تام‏‎ ‎‏داشت و به رحمت ایزدی پیوست. پسر دوم، مرحوم آقا میرزا عبدالحسین که در تهران‏‎ ‎‏مریض و مرحوم شد بسیار فاضل و عالم و تحصیل کرده در نجف هم بود و زیرک و‏‎ ‎‏باهوش و از فهم نیز سرشار بود و به حل و فصل قضایای حوزۀ وسیع خمین و کمره و‏‎ ‎‏اصلاح ذات البین می پرداخت تحصیلات ایشان نیز در نجف اشرف بود و عیال ایشان‏‎ ‎‏دختر مرحوم صدرالعلمای مقیم خمین بود و دارای پسرها و دخترها بود. یکی از‏‎ ‎‏پسرهایشان در نظام وارد شد و افسر بود و به شیراز هجرت کرد و با دختر امام جمعه‏‎ ‎‏شیراز ازدواج کرد. او در شیراز درجات افسری را طی کرد و بعد به کرمانشاه آمد مادر‏‎ ‎‏ایشان مرحومه سلطنت خانم به ملاقات پسرشان مرحوم آقا کاظم رفت و مفقودالاثر شد‏‎ ‎‏و بالاخره معلوم نشد چگونه بوده و چه شده است. پسر دیگرشان آقا هاشم بسیار با فهم‏‎ ‎‏و هوش و فراست تام و کامل بود و متأسفانه معتاد به تریاک شد و در خمین مرحوم و‏‎ ‎‏مدفون شد. پسر سوم مرحوم آقا میرزا احمد، به نام حاج میرزا زین العابدین بود که ایشان‏‎ ‎‏نیز تحصیلات عربی و ادبی و فقه و اصول داشت و متأهل شد و با دختر یکی از علمای‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 57

‏معروف امامزاده یوجان ازدواج کرد گویا دختر مرحوم حاج آقا طاهر که سیدی عالم بود‏‎ ‎‏و از خمین به فرفاهان (ده نزدیک خمین) رفت و به امور شرعی و اقامه نماز جماعت‏‎ ‎‏اشتغال داشت و پس از چندی (شاید در سن پنجاه سالگی یا زیادتر) فوت شد. ایشان‏‎ ‎‏اولاد و احفاد دارند.‏

‏پسر چهارم، مرحوم آقا حبیب الله بود که ما به او دایی حبیب می گفتیم. تحصیلات‏‎ ‎‏عربی ادبی، صرف و نحو و منطق و فقه و غیره داشت و دفتر ازدواج هم به ایشان داده‏‎ ‎‏شد و به امور ازدواج و گویا طلاق اشتغال داشت و دارای اولاد و احفاد شد و دختر‏‎ ‎‏مرحوم صادق خان یکی از خوانین بزرگ خمین (جمیله خانم) را به ازدواج خود درآورد‏‎ ‎‏ایشان نیز در سنین زاید بر پنجاه سال در خمین فوت شد. پسر ایشان شغل دولتی داشت‏‎ ‎‏و فوت شد و نوه های ایشان هستند و عیال وی جمیله خانم در دی ماه 1367 مصادف با‏‎ ‎‏جمادی الثانی 1409 در تهران فوت شد.‏

‏اصل موضوع این بخش مربوط به دختر بزرگ مرحوم آقا میرزا احمد خوانساری‏‎ ‎‏الاصل و خمینی المسکن است. پدر مرحوم آقا میرزا احمد مرحوم حاج ملاحسین‏‎ ‎‏خوانساری و برادرهای ایشان مرحوم آخوند ملا محمد جواد که مختصری از ایشان‏‎ ‎‏نوشتم و دیگری مرحوم آقا نجفی ملایری و دیگری مرحوم حاج شیخ فضل الله رجایی‏‎ ‎‏خمینی و برادر دیگری داشتند که خود او را ندیده ام و پسر ایشان مرحوم آقا شیخ جعفر‏‎ ‎‏یکی از اساتید امام خمینی است که پسرهای آقا شیخ جعفر حیات دارند و لزومی در‏‎ ‎‏یاد بود آنها نیست. سه دختر مرحوم میرزا احمد، اول هاجر آغا خانم دوم خدیجه خانم‏‎ ‎‏معروف به خانم عروس سوم رباب سلطان خانم بودند. مرحومه هاجر آغا خانم در‏‎ ‎‏حدود سالهای هزار و سیصد قمری با کمی زیادتر یا کمتر با مرحوم آقا مصطفی در خمین‏‎ ‎‏ازدواج کردند مهر نامۀ آن مرحومه را خواستم معلوم شد به آقای حاج آقا احمد خمینی‏‎ ‎‏فرزند حضرت امام خمینی تسلیم شده یعنی آقای حاج شیخ علی اصغر احمدی به‏‎ ‎‏ایشان رد کرده و مشارالیه مهرنامه را پیدا نکردند و تا این تاریخ دسترسی پیدا نشد و دو‏‎ ‎‏دختر دیگر ایشان خاله های ما هستند که برای رفع و طرد دروغ های منتشره در کتاب ها و‏‎ ‎‏غیره ناچارم مختصری بنگارم.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله پسندیدهصفحه 58