قبل از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شود، من و عدهای که سابقا در زندان سیاسی رژیم بودیم به منزل آیتالله طالقانی رفتیم. تصورمان این بود که علت آنکه حضرت امام مخصوصا بعد از فاجعه هفده شهریور باز هم میفرمودند: «ادامه بدهید و جلو بروید» آن است که ایشان در پاریس
کتابامام به روایت دانشورانصفحه 156 هستند و عدهای از ایران فقط اخبار خوشایند را به دفترشان ارسال میکنند و میزان شهدا و دقایق اتفاقات سوء را گزارش نمیدهند. زیرا برای ما که مثلا اهل فعالیت سیاسی و دارای سابقه گرایش به حرکتهای مسلحانه بودیم و صرفا بنابر کتابهای تاریخی ـ سیاسی موجود و تحلیل انقلابهای گذشته جهان، فکرمان شکل گرفته بود، جریان انقلاب اسلامی به هیچ انقلابی شبیه نبود و همین ایجاد نگرانی میکرد که مبادا این انقلاب به راهی برود که با یک قتل عام عمومی توسط رژیم، پیروزی تا سی سال به عقب بیفتد. نظر خود آیتالله طالقانی هم ظاهرا همین بود، زیرا یکی از نزدیکان ایشان میگفتند: احتمالاً کانالهایی که خبر میدهند، رقم دقیق تلفات را نمیگویند. ما از طریق یکی از دوستان به نام ـ مرحوم ـ عزتالله خلیلی هماهنگ کردیم که حقیقت وقایع جاری را به امام منعکس نمایند. ایشان به پاریس عزیمت کردند. وقتی برگشتند، از مرحوم خلیلی پرسیدیم: آیا مطالب را به حضرت امام منتقل کردهاید؟ گفتند: بله، حضرت امام از تمام اخبار کشور دقیقا اطلاع داشتند، زیرا از یک کانال خاص اخبار را نمیگیرند، بلکه از کانالهای متعدد خبر را دریافت میکنند و آنها را با یکدیگر تطبیق داده و روی آن تحقیق میکنند.
ایشان سپس افزودند: در مورد روش مبارزه ـ تظاهرات همه روزه با دست خالی و تقدیم شهدای روز افزون ـ امام با اطمینان و قاطعیت تمام گفتند: راه پیروزی سریع ما فقط همین است! آقای عزتالله خلیلی بعد افزود: چیزی که برای خود من عجیب است اینکه آیتالله طالقانی هم
کتابامام به روایت دانشورانصفحه 157 حالا میگوید: من هم افق روشنی را در آینده نزدیک این حرکت میبینم...!
به هر حال، زمان کوتاهی نگذشت که تمام بنای پوشالی رژیم پهلوی در خیزش عمومی امت مسلمان ایران فرو ریخت و مرا دوباره به دوران صفا و روشنبینی دوران نوجوانی بازگرداند که فارغ از تئوریهای بیمصرف سیاسی شرقی و غربی، با احساس و ادراکی حضوری و ایمانی در سیل حرکت امت غوطهور بودم و فعالیت سیاسی خود را با تکیه به رهبری روحانیت، از همان زمان آغاز کردم و با تشکیل انجمن اسلامی دانش آموزان و تکثیر و پخش اعلامیه و تراکت، برای نخستین بار در سن پانزده سالگی در قم طعم تلخ بازداشت سیاسی را چشیدم و بطلان و دنائت رژیم امریکایی پهلوی و حقانیت و اعتلای قیام امام خمینی را با تمام وجودم دریافتم...
کتابامام به روایت دانشورانصفحه 158