42ـ یک وقت صحبت این شده بود که دستنوشته های امام باید سالهای
سال بماند. چرا که واقعاً سند سعادت این ملت مسلمان و این نظام اسلامی است. کاغذهای شیمیایی معمولاً زود از بین می روند از این رو قرار گذاشتیم که کاغذهای دست ساز ژاپنی تهیه کنیم. با آقای مهندس حجّت (رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی) برای تهیۀ این کاغذها صحبت شد. ولی آقای انصاری گفتند: امام که روی کاغذ سفید چیزی مرقوم نمی فرمایند. باید ما چیزی بنویسیم و بدهیم خدمت ایشان، که ایشان در حاشیۀ آن بنویسند. جالب است برایتان بگویم که بعضی از اشعار حضرت امام که منتشر شده، در حاشیۀ بعضی از روزنامه ها نوشته شده است.
43ـ حضرت امام، بر مبنای تعهد و بنا به اعتقاد اسلامی، کوشش می کردند همان را عمل کنند که می فرمودند. مثلاً اگر وقت وضو گرفتن به یکی از اعضای خانواده، تذکر می دادند که آب را بیش از حد مصرف نکنید، این عمل را خودشان نیز دقیقاً انجام می دادند. روزی یکی از دوستان پسرم به او گفته بود که برای تبرک و تیمن، مقداری از چکیدۀ آب وضوی حضرت امام را به او بدهد تا به عنوان شفا به بیماری بدهند. پسرم به شوخی به من گفت که: پدر! یک شیشه از چکیدۀ آب وضوی حضرت امام تهیه کرده ام. من واقعاً تعجب کردم. برای اینکه بارها دیده بودم که وقتی حضرت امام وضو می گیرند، آن قدر آب روی دستشان می ریزند که از دست پایین نریزد. گفتم: چه کار کردی؟ گفت: یک کاسه گذاشتم زیر دست امام، که چکیدۀ آب وضو آنجا بریزد. بعد آن آب را ریختم داخل یک شیشۀ کوچک دارو. ملاحظه بفرمایید وقتی که می گفتند آب نباید هدر برود، خودشان دقیقاً انجام می دادند و الگویی برای دیگران بودند.
***