شجاعت در نقد آراء بزرگان
امام وقتی وارد میدان بحث و انتقاد می شد دیگر نگاه نمی کرد که صاحب حرف، میرزای شیرازی یا شیخ انصاری یا آخوند خراسانی است، خلاصه رد و ایراد عجیبی داشت. من یادم هست این نکته را در مسجد اعظم یکی از فضلا گفت: «که آقا شما خیلی جرأت می کنید، آخه! شیخ انصاری است». امام می فرمود: «آقاجان ما طلبه ایم، بزرگی آقایان به جای خود. حتی یادم هست که این مثال را برای تفهیم آن آقا فرمودند: «دزدهای سرگردنه که قافله را سرکیسه می کردند اگر در قافله سید معممی بود از یک طرف نگاه می کردند سیدروحانی است و مثلاً یک خرده ای حیا می کردند و از یک طرف می خواستند لختش کنند. اول عمامه اش را برمی داشتند می گذاشتند کنار و می گفتند آقاجان سیدی تو به کنار و بعد لختش می کردند. حالا بزرگی شیخ انصاری و میرزای شیرازی و آقای نائینی به کنار ما حرف می زنیم و
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 238 بحث می کنیم».
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 239