سیرابی عطش عرفانی از درسهای اخلاق امام
سال 1317 یا 1318(ه . ش) برای تحصیل از نجف آباد به قم رفتم. با وجود آنکه بعضی از درسها را خوانده بودم، دوستان راهنمایی کردند که در مدرسۀ فیضیۀ قم آقایی هستند به نام آقا روح اللّه یا حاج آقا روح اللّه که پنجشنبه ها و جمعه ها درس اخلاق می گویند. پس از دو جلسه حضور در کلاس درس اخلاق، حالت کسی را پیدا کرده بودم که گویا گمشده ای را پیدا کرده است. مطالبی که ایشان می فرمودند با ذوق من خیلی سازگار بود. در واقع در این درس، آن عطش عرفانی ـ چه داشته و چه طالب داشتن بوده باشد ـ سیراب می شد. این درس تأثیر زیادی در روحیۀ من داشت، چرا که آن میل به شب زنده داری یا داشتن حالتهای عرفانی در من زنده شده بود و احساس می کردم که صاحب روحیۀ خوبی شده ام. البته این تأثیر فقط مخصوص طلبه هایی که در جلسه های درس شرکت کردند، نبود. بلکه وجود آن در دیگرانی که آنجا بودند، آشکار بود؛ از جمله بازاریهای قم که اغلب شرکت می کردند. گاهی من آشنایانی را که از مسافرت می آمدند ـ و چه بسا محصل نبودند ـ به مناسبتی به جلسۀ درس امام(ره) می بردم، خیلی لذت می بردند.
مرحوم علامه مطهری هم به درس اخلاق خیلی علاقمند بودند. در واقع تعداد
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 41 زیاد شرکت کنندگان غیرروحانی اثر خاصی روی طلبه ها می گذاشت. حتی علمای اصفهان ـ آنهایی که توجه بیشتری به تهذیب اخلاق طلبه ها داشتند مدام در موعظه های خود می فرمودند که: «در درس حاج آقا روح اللّه حاضر شوید».
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 42