مصطفی ساکت شو!
امام مسأله ای را عنوان می کرد و حاج آقا مصطفی اشکال می کرد. اول خیلی با آرامش امام جواب می داد که اینجور نیست و تو مطلب را نفهمیدی. وقتی که دوباره و چند مرتبه آقامصطفی اشکال را ادامه می داد امام ناراحت می شدند و می گفتند: «مصطفی ساکت شو». گاهی که اشکال را پیگیری می کرد یکدفعه امام ناراحت و عصبانی می شدند و بدنشان می لرزید. یک مرتبه گفتند: «مصطفی را از اینجا بیرون
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 82 کنید». آقامصطفی وقتی چنین حالتی را می دیدند دیگر ادامه نمی دادند.
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 83