آیت اللّه‌ سید جعفر کریمی
اعتراض و مقابله با درس ولایت فقیه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : فرهانی، مجتبی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

اعتراض و مقابله با درس ولایت فقیه

اعتراض و مقابله با درس ولایت فقیه

‏حکومت اسلامی یا ولایت فقیه مجموعه ای نزدیک به 20 جلسه درس امام در نجف‏‎ ‎‏است. زمانی که به بحث ولایت فقیه می رسند اعتراض مرتجعین نجف شروع می شود.‏‎ ‎‏عده ای تحریک می کنند تا کسانی درس را ترک کنند و متأسفانه موفق هم می شوند.‏‎ ‎‏خود امام فرمودند: «با شروع این بحث عده ای به درس نیامدند که تا آخر نیامدند زیرا‏‎ ‎‏لابد معتقد بودند باید شاه و صدام حکومت کنند نه امام و مجتهد جامع الشرایط»؛ آنها‏‎ ‎‏می گفتند حکومت در شأن فقیه نیست. چه خون دلها به دوستان صمیمی امام در نجف‏‎ ‎‏دادند. درگیری ها شروع شد و امام را در سختی و تنگنا قرار دادند. ولی اگر بنا بود امام با‏‎ ‎‏این حرفها کار خود را تعطیل می کردند اصولاً کارشان به نجف کشیده نمی شد. امام از‏‎ ‎‏این حرفها زیاد شنیده بودند لذا وقتی دوستان قلیل، صبور، محکم، صمیمی و‏‎ ‎‏پابرجای امام طاقتشان طاق می شد و دشنام ها آنان را خسته می کرد، نزد امام می آمدند‏‎ ‎‏تا جان تازه ای بگیرند. امام می فرمودند: «شما کار خودتان را بکنید و گوش به این حرفها‏‎ ‎‏ندهید؛ شما مسئولید و باید به مسئولیت تان عمل کنید». از کارهایی که مرتجعین نجف‏‎ ‎‏کردند ریختن کتاب حکومت اسلامی در چاه های نجف بود. کتاب هایی که ثابت می کرد‏‎ ‎‏حکومت از آن رسول خدا(ص) و ائمۀ طاهرین و علما بزرگی است که شرایط جانشینی‏‎ ‎‏امامان بزرگمان را دارند. دوستانمان در نجف متوجه شدند عده ای می آیند منزل امام و‏‎ ‎‏درخواست کتاب می کنند و می گویند می خواهیم به بصره یا بغداد و یا شهرهای بزرگ‏‎ ‎‏عراق بفرستیم. اما در آن شهرها خبری از کتاب مذکور نیست و با تعقیب و مراقبت‏‎ ‎‏متوجه شدند که آنها کتابها را در شط فرات می ریزند.‏

‏     ‏‏خباثت را می بینید و متوجه می شوید که امام در چه محیطی پانزده سال زندگی‏‎ ‎‏کرد و چون کوه استوار ماند و بالاخره پیروز شد. دردآورتر اینکه در اکثر محافل و‏

‏مجالس علمی کوشش می شد که ثابت شود مجتهدین دارای چنین حقی نیستند.‏‎ ‎‏قسم به آنچه می پرستید و می پرستیم که بعدها معلوم شد که اینان از ساواک شاه‏‎ ‎‏پول می گرفته اند.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

  • )) سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی؛ ج 1، ص 132.