حضور ذهن و حاضر جوابی
بازدهی یک درسشان شاید به اندازۀ یک هفته درس دیگران بود. گاهی شاگردان در درس سؤال می کردند، امام مطلب را می شکافتند و جواب آنها را می دادند بعد آنها سراغ مسأله ای دیگر می رفتند. مثلاً امام از مسأله ای دربارۀ نماز بحث می کردند و
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 176 همۀ ما هم در آن باره مطالعه و بحث می کردیم، اما شاگردی می رفت سر یک مسألۀ دیگر در باب زکات، حج یا طهارت تا نظیر بیاورد که مثلاً آن مسأله آن طور است، پس اینجا باید اینطور باشد. در این مواقع امام نمی گفتند که «سر آن مسأله برسیم، جواب شما را می دهم». آنجا هم حضور ذهن داشتند و جوابش را می دادند. ما تعجب می کردیم که ایشان تا چه اندازه به مسائل احاطه دارند که مسائل خارج از موضوع را هم جواب می دادند.
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 177