مرا به حال خود بگذارید
شناخت بنده از حضرت امام به دوران جوانی ام می رسد. بعضی سالها ایشان در تابستان به محلات تشریف می آوردند. در حدود سال 1325 به محلات آمدند. علمای شهر ما که به ایشان اخلاص داشتند، پیشنهاد کردند که مسجدی در اختیارشان بگذارند تا مردم بهره ببرند. ایشان فرمودند: «مرا به حال خود بگذارید و به کار خودتان مشغول باشید». چند روزی که از ماه رمضان گذشت، عده ای گفتند: «حالا که شما نماز جماعت را نپذیرفتید، حداقل جلسه ای تشکیل دهید که بعضی ها از محضرتان استفاده کنند». بالاخره امام جلسه را پذیرفتند و آن جلسه در روزهای ماه رمضان، ساعت پنج بعدازظهر در مسجدی واقع در مرکز شهر، برپا شد و ایشان روی زمین پای ستونی می نشستند و جمعیت دور ایشان حلقه می زدند. در
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 132 آن جلسه نکتۀ قابل توجه ای دیدم که از خاطرم محو نمی شود. روز اول علما و روحانیان پای صحبت ایشان حاضر شدند و ایشان بعد از جلسه فرمودند: «اگر شما بخواهید شرکت بکنید، من این جلسه را تعطیل می کنم. شما باید مقامتان در اجتماع محفوظ باشد».
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 133