روحانیت خاص امام باعث جذب شاگردان
نکات بسیاری از شخصیت امام در خاطر دارم؛ یکی جنبۀ معنوی و روحانی ایشان بود که وقتی به محلی وارد می شدند، کسی که شاگرد ایشان هم نبود و ارتباطی نداشت، مجذوب جاذبۀ ایشان می شد. جاذبۀ خاصی داشتند. یادم است اوایلی که وارد قم شده بودم و هنوز هم به جلسۀ درس ایشان نرفته بودم، وقتی به مدرسۀ فیضیه تشریف می آوردند و یا در مجامع دینی که به مناسبتهایی تشکیل می شد، شرکت می کردند، رفتارشان طوری انسان را جلب می کرد که آدم می خواست همیشه به ایشان نگاه کند. ایشان روحانیت خاصی داشتند و اگر کسی هم با ایشان آشنا نبود، در همان برخوردهای اول، این روحانیت را احساس می کرد. ما که در درس ایشان شرکت می کردیم، می دانستیم که در لابه لای مطالبی که در درس فقه یا اصول می فرمایند، مطالبی را بیان می کنند که مقام معنوی ایشان را نشان می دهد. توحید و توکل عجیب وخاصی داشتند. امام گاهی در بحثها به جنبه های معنوی ای
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 16 که در آیات شریفۀ قرآن وجود دارد، اشاره می کردند و دربارۀ جهاد با نفس که جهاداکبر است، کراراً صحبت می کردند. شاید این نظر منحصر به من نباشد و خیلی ها معتقد باشند که در قم استادی نبود که نصیحت کند و سخنان او در حد سخنان امام دلنشین باشد. با اینکه در قم شخصیتهای بزرگی وجود داشت، از جمله آیات عظام بروجردی و حاج سیدمحمدتقی خوانساری و حاج سیدمحمد حجت ـ رضوان اللّه تعالی علیهم ـ و بقیۀ شخصیتهای بزرگ که همه از اخلاص و تقوا و خداشناسی خاصی برخوردار بودند و هستند و ما و همۀ طلبه ها برای همه عظمت قائل بودیم؛ ولی سخنان ایشان طوری دل را زیر و رو می کرد و مغزها را روشن می کرد که من با هیچ حکیم و فیلسوف، فقیه و مجتهد، خطیب و واعظی برخورد نکردم که سخنانش اینطور آدم را تربیت کند. لذا امام را به عنوان یک مربی حوزه و تربیت کننده و هادی برای فضلا و طلبه ها شناختیم و به ایشان معتقد بودیم.
حضرت امام یک روز دربارۀ استاد عرفانشان مرحوم آیت اللّه شاه آبادی ـ رضوان اللّه علیه فرمودند: «مرحوم آقای شاه آبادی لطیفه ای ربانی بود». امام جنبه های عرفانی (یعنی مسائل معنوی و خداشناسی) را از این استاد فرا گرفتند. حدیث و دعایی که از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نقل می فرمودند، مطلبی بود که ما آن را خیلی دیده و خوانده بودیم، اما اینکه آن دعا با دلها چه می کرد، حقیقتی یدرک ولایوصف است.
* * *
کتابسلسلۀ موی دوستصفحه 17