● دو غزل از حضرت امام «س»
خرقهء شرک
خار راه منی ای شیخ ز گلزار برو
از سر راه من ای رند تبهکار برو
تو و ارشاد من ای مرشد بیرشد و تباه
از بر روی من ای صوفی غدار برو
ای گرفتار هواهای خود ای دیرنشین
از صف شیفتگان رخ دلدار برو
ای قلندرمنش ای بوق به کف خرقه به دوش
خرقۀ شرک تهی کرده و بگذار برو
خانۀ کعبه که اکنون تو شدی از این دار برو
زین کلیسای که در خدمت جباران است
عیسی مریم از آن خود شده بیزار برو
ای قلم بر کف نقاد تبهکار پلید
بنه این خامه و مخلوق میازار برو