رهایی
ای هیأت سبز و شکوفای بهاری
ای جاودانه شعر پاک بیقراری
تو معنی روئیدن خورشید از خاک
روشنترین آیینه پرهیزگاری
تو آفرینش را به حیرت میکشانی
زین آیههای روشن امیدواری
ما باغ آفت دیدۀ اعصار بودیم
لبریز بارانهای سرد سوگواری
زینسان که میتابد بهار از چشمهایت
دیگر نمیترسیم از بی برگ و باری
برکُندۀ بالندۀ ایام کندیم
نام عزیزت را به رسم یادگاری
در حیرتم دیگر چرا میمانم اینجا!
وقتی رهایی را به دستم میسپاری
□ مهدی منفرد