امروزه زنان و مردان بسیاری در دنیا به استضعاف کشیده می شوند و طعم تلخ تازیانههای مستکبرین را چشیده و می چشند. ضربات هولناک استکبار بر دوش ملل مستضعف دنیا چنان سنگینی می کند که هر منصفی با تامل در زندگی پر مشقت محرومان صدای ضجههای رقت بارشان را به خوبی می شنود. امام خمینی به عنوان رهبری جهانی با تعقیب خط مشی کلی در مسیر حمایت از مستضعفین جهان گام برداشته و راهبردهای عملی در جهت به دست گرفتن مدیریت عالم به وسیله محرومین را ارائه می دهد و طرحی نو برای حاکمیت مستضعفین بر مستکبرین در اقصی نقاط عالم پیریزی می نماید این طرح مشتمل بر موارد زیر است:
الف ـ پیشنیازها و پیشفرضهای تحقق حاکمیت
ب ـ راهکارهای تحقق حاکمیت
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 335 الف ـ پیش نیازها و پیش فرضهای تحقق حاکمیت: از نگاه امام بعنوان رهبر مستضعفان جهان برای این که مستضعفان بتوانند مدیریت و حکومت جهانی را در دست گیرند نیاز به برنامهریزی استراتژیک وجود دارد تا زمینه این حاکمیت فراهم گردد، از این رو حاکمیت مستضعفان بر مستکبران دارای پیش فرضهایی است که ذیلاً به طور اجمال آورده می شود.
1ـ بیداری عمومی
امام خمینی با تاکید بر بیداری عمومی مستضعفان آن را اولین گام در مسیر پیروزی می داند، چنانچه در پیامی به نمایندگان شرکت کننده در کنفرانس بررسی جنایات آمریکا، اعلام می دارد که بیداری اول قدم است.
در گفتار امام سه گروه مورد توجه است:
1ـ کشورهای اسلامی
2ـ ملتهای مسلمان
3ـ ملل مستضعف جهان
رهبر دوراندیش انقلاب با بیدار قلمداد کردن این سه گروه می خواهد این نکته را تفهیم کند که پیش فرض تحقق حاکمیت آنها، بیداری است چنانچه می فرماید: کشورهای اسلامی و ملت مسلمان و مستضعف در سرتاسر جهان، اینها بیدار شدهاند.
امام در ادامه به تحقق عینی این بیداری در گروه خاصی از جامعه آمریکا تصریح نموده و عکسالعمل استکبار را نشانه عینیت بخشی به آن دانسته و پیروزی آنان را پیش بینی می کند ایشان در این باره می فرماید: سیاهان آمریکایی کتک این بیداری را می خورند و ان شاءالله پیروز خواهند شد.
از این رو بیدار سازی مستضعفان و آگاهی بخشی به آنها در جهان و استیفای حقوقشان در جامعه جهانی از مهمترین کارها در راستای تحقق بخشی به حاکمیت آنهاست.
2ـ پیش فرض وارث شدن مستضعفان در زمین
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 336 یکی از مفروضاتی که از تعالیم قرآن کریم درباره مستضعفین برداشت می شود، این است که آنان وارث واقعی در زمینند، همچنان که خداوند متعال می فرماید: ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نَجعَلَهم ائمةً و نَجعَلَهم الوارثین.
(اراده کردهایم بر کسانی که در زمین به استضعاف کشیده شدهاند، منت نهیم و آنان را پیشوایان مردم گردانیده و ایشان را وارث زمین کنیم.)
امام خمینی با الهام از تعالیم آسمانی بر این باور است که زمین ارث محرومان است و آنها باید حق خود را بستانند، چنانچه می فرماید:
«هان ای ملتهای جهان که همه مستضعفید! از جای برخیزید و حق خود را بستانید و از عربده های قدرتمندان نهراسید که خداوند با شماست و زمین ارث شماست. و وعده خداوند متعال تخلفناپذیر است».
3ـ اسلام پناهدهنده مستضعفان
یکی دیگر از پیشفرضهای تحقق حاکمیت محرومان بر ظالمان این است که مستضعفان بر این باور باشند که مکتب اسلام پناه دهنده آنهاست و تنها می توان در زیر بیرق اسلام و تحت تعالیم قرآن کریم بر جهانیان مدیریت کرد، چرا که مکتب اسلام مکتبی جهان شمول است که در تفکرات خویش جایگاه خاصی را به مستضعفان عالم داده و اهمیت زیادی را برای اقشار محروم دنیا قائل است، سیره رسول گرامی اسلام(ص) در این زمینه شاهدی بر مدعای ماست امام خمینی نیز با عنایت به این نکته دست دوستی به تمام مستضعفان جهان داده و اسلام را پناه دهنده آنها می داند، چنانچه در دیدار با سفیر شوروی سابق چنین اظهار می دارد که:
«پیغمبر ما- پیغمبر عظیم الشان ما- بشر دوست بود و برای بشر زحمتها [کشید] و تحمل مَشاق کرد و ما هم پیروی از آن دستور می کنیم. و با همه اقشار بشر، با تمام
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 337
مستضعفین عالم، روابط حسنه داریم، به شرط اینکه روابط متقابل و احترام متقابل باشد.»
ایشان خطاب به محرومان عالم می گوید:
«ای مستضعفان عالم دست به دست هم دهید و به خدای بزرگ رو آورید و به اسلام پناهنده شوید و علیه مستکبرین و متجاوزان به حقوق ملتها پرخاش کنید».
همچنان که دیده می شود دستیابی به اهداف و حقوق ملتها در گرو پناهنده شدن به مکتب جهانی اسلام قابل تحقق است.
4ـ استقلال فکری
یکی از پیش نیازهای تحقق حاکمیت و مدیریت مستضعفان در دنیا استقلال فکری است، رهبر فقید انقلاب اسلامی با تاکید بر این امر، وابستگی فکری و درونی را بزرگترین وابستگی ملل و مستضعف دانسته و می فرماید:
«بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به ابر قدرتها و مستکبرین، وابستگی فکری و درونی است که سایر وابستگیها از آن سرچشمه می گیرد.»
در نگرش امام خمینی:
«تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد».
اینک سوال این است که چگونه می توان به استقلال فکری رسید و از زندان وابستگی فکری و فرهنگی رهایی یافت در پاسخ می توان همانند امام اظهار داشت که:
«برای به دست آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی ... خود را و مفاخر و مآثر ملی و فرهنگی خود را دریابید».
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 338 امام خمینی مقوله فرهنگ را مهم و زیر بنا ارزیابی کرده و مستضعفان جهان را از خطر نفوذ استکبار از این طریق آگاه نموده است.
طبیعی است که امام با شناخت استراتژی تهاجمی استکبار پیش نیاز تحقق حاکمیت و مدیریت مستضعفان بر مستکبران را رهایی از وابستگی فکری و فرهنگی می داند.
تا این جا از پیش فرضها و پیش نیازهای مهم تحقق حاکمیت مستضعفین از دیدگاه امام بیان گردید، اینک به برخی از راهکارهای مهم ایشان در این زمینه اشاره می شود:
ب ـ چگونگی تحقق حاکمیت
با برنامهریزی می توان اندیشه را به عمل تبدیل کرده، اندیشه تحقق حاکمیت مستضعفان در جهان، همان گونه که دارای پیش فرضها و پیش نیازهای است، محتاج به برنامهریزی است، برخی از انواع برنامههای مهم در ذیل بیان می گردند:
1ـ وجود رهبری حزب اللهی
رهبری در اسلام وظیفه و حقی الهی و متعلق به کسی است که در راس حاکمیت جامعه اسلامی قرار دارد، این وظیفه شامل چهار مسئولیت است:
1ـ تامین خدمات عمومی 2ـ هدایت، رشد و تعالی مردم 3- سازماندهی دستگاه رهبری و تشکیلات حکومت 4ـ اداره و تدبیر امور که ماهیت انقلاب و حکومت اسلامی را از نظایر آن متمایز می کند.
بنابراین رهبری حزب اللهی علاوه بر تامین خدمات عمومی که مسئولیت همه حکومتهاست. مسئولیت عالیه هدایت، رشد و تعالی مردم را هم بر عهده دارد و چون از چنین ویژگی برخوردار است، پس باید جامع کمالات و فضایل باشد و در این جهت باید سرآمد مردم و الگوی آنان باشد تا هیچ کس از فیض هدایت و تربیت او محروم و بینصیب نماند.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 339 براساس همین حقیقت است که عبادالرحمن از پروردگارشان تمنا می کنند به مقامی برسند که شایسته امامت پرهیزگاران باشد: واجعلنا للمتقین اماماً.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 340