در عاشورای سال 1343 جمعیتهای موتلفه اسلامی همانند سال 42 با فرارسیدن عاشورای حسینی راهپیمائی با شکوهی را برای گرم نگاه داشتن نهضتی که امام خمینی پرچم دار آن بود، برگزار کردند. این بار انبوه جمعیت از مسجد شاه سابق (امام فعلی) با همان نظم و انضباط و با پلاکاردهای کوبنده، به طرف میدان بهارستان به حرکت در آمد و با شعار «درود بر شهیدان 15 خرداد، خمینی پیروز باد» بسوی کاخ سلطنتی مرمر به حرکت در آمده و نفرت و انزجار خود را از رژیم شاه و هیات حاکمهی ایران ابراز داشت. بدین وسیله خاطره شهیدان قهرمان 15 خرداد گرامی داشته شد. یک نفر در پیشاپیش جمعیت آیاتی از قرآن مجید تلاوت نمود، هر لحظه هم بر انبوه جمعیت افزوده میگردید، شور حسینی همراه با سکوت و آرامش ظاهری در چهره شرکت کنندگان این راهپیمایی حسینی به چشم میخورد، همین که جمعیت مسیر خیابان
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 72 بوذرجمهری، چهار راه سیروس و سر چشمه گذشت و به میدان بهارستان نزدیک شد نیروهای امنیتی رژیم با ماشینهای مخصوص سر چهار راه سرچشمه با به وجود آوردن راه بندان مصنوعی، سربازان زره پوش و کماندوهای خون آشام یورش وحشیانهی خود به مردم مظلوم را آغاز کردند و در این حادثه تعدادی مصدوم و مجروح و عدهای دستگیر شدند و بسیاری از این افراد در زندان موقت شهربانی شکنجه شدند.
شهید عراقی در راهپیمائی عاشورای سال43 از دستاندر کاران اصلی این راهپیمایی بود، من در کنار او بودم. نزدیک سرچشمه وقتی کماندوهای رژیم به راهپیمایان حمله کردند، عدهای در حال فرار از صحنه بودند، در این میان یکی از زنان به زمین خورد. شهید عراقی بلافاصله به کمک آن خواهر شتافت و او را از زمین بلند کرد تا با مشکلات دیگری روبرو نشود در همین حین کماندوهای رژیم ایشان را شناسائی و بازداشت و به زندان موقت شهربانی منتقل کردند.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 73