س: در ابتدا خودتان را معرفی کنید؟
ج: من در سال 1312 ه. ش در یک خانواده مذهبی در شهر قم بدنیا آمدم، پدرم راهنمای حج بود و در طی سالهای پر برکت عمرشان توانسته بود 46 سفر با قاطر و شتر به حج برود البته هرسفر او 11 ماه طول میکشید گاهی هم به حج نمیرسید، میماند تا سال بعد، وقتی حج را انجام میداد، به ایران مراجعت میکرد و عملاً یک ماه بیشتر در موطنشان نبودند.
از نظر اقتصادی هم وضع مالی خانواده ما به گونهای نبود که من بتوانم روزها درس بخوانم، بنابراین از سن 10 سالگی روزها کار میکردم و شبها درس میخواندم. آن موقع (حدود سال 1324) برادر بزرگ من در تهران بود، وی با اجازه پدر و مادرم مرا به تهران آورد، و از آن زمان من مشغول به کار شدم. محل کار من ابتدا در یک کارخانه قندریزی در بازار چهل تن، سه راهی بازار سید اسماعیل، سرای حاج هادی بود.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 3