آخرش هم او را کشتند
عده ای از روحانیون بزرگ را کشتند در زمان رضاخان. از شهرهای خودشان بیرونشان کردند، بردند یک جای دور دستی آنجا نگهشان داشتند. علمای آذربایجان را از آنجا برداشتند، بردند یک جای دیگر. علمای مشهد را همه را اسیر کردند، آوردند تهران. یکی از بزرگترین علمای آنجا را در همین تهران ـ من خودم این را دیدم ـ که توی یک خیابانی که اجازه داشت تا اینجا بیاید از خانه اش بیرون، با شبکلاه نشسته بود و مردم می آمدند، می رفتند، خیلیها نمی شناختند، بعضیها هم می شناختند، جرأت نمی کردند سلام بکنند به او. و همین را که از علمای درجه یک مشهد بود؛ مرحوم «آقازاده بزرگ» که از علمای درجه یک بزرگ بود، با پاسبان توی خیابان می بردندش برای محاکمه. آخرش هم کشتند او [را].
کتابامام به روایت امامصفحه 265