خلاف شرع را نمی توانم بگویم
گاهی وقتها یک کلمه ای ـ فرض کنید که ـ من می گویم، یک چیزی من می گویم، به نظر شما هم خوب می آید مثلاً، آن وقت می بینی که در جاهایی، از این یک برداشتهایی کرده اند که مشغول معصیت شده اند. به من اطلاع داده اند ـ من که بیرون نیستم، اما اشخاصی به من اطلاع داده اند ـ که بعضی نوارهای بسیار مفتضح در بعضی از جاها هست به عذر اینکه فلانی گفته است که کسی حق ندارد به کسی؛ من همچو چیزی می گویم که کسی حق ندارد نهی از منکر کند؟! من اگر بفهمم که واقعاً این صحت دارد، اذن می دهم به آن کسی که می خواهد اینها را، از اطراف خیابانها بیرون کند، این دکانهایی که این کارها را می کنند دکانشان را برچیند. خودشان توجه کنند که این مسائل، یک مسائلی است که آبروی اسلام در خطر است برایش. در جمهوری اسلامی علناً یک همچو مسائلی در خیابانش بشود، این را نمی شود تحمل بکنند، مردم تحمل نمی کنند. و به من نسبت می دهید، دروغ نسبت می دهید، من همچو کاری نمی توانم بکنم که یک مسئله خلاف شرع را من بگویم، نخیر، باید بشود. ما چیزهایی که برخلاف است می گوییم نباید باشد، نه [اینکه] چیزهایی که برخلاف است باید باشد.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 170