اگر شاه کشته شود
سؤال: [راجع به شاه شما چه می گویید؟ آیا شما دستور داده اید که او را در خارج بکُشند؟ و آیا به نظر شما این کار ممکن است؟]
جواب: نه من دستور ندادم. من میل دارم که بیاید ایران و او را محاکمه کنیم. من اگر می توانستم او را حفظش می کردم و می آوردمش ایران و علناً او را محاکمه می کردیم برای این پنجاه و چند سال ظلمی که کرده. و آن خیانتهایی که او کرده است جبران می کردیم. و این سرمایه هایی که از ما به خارج برده است اگر او کشته بشود از دست ما می رود. لکن اگر حفظش کنیم و بیاوریم به اینجا ممکن است این ثروت برگردد به ایران.
سؤال: [شما مایلید که مثل آیشمن که گرفتند آوردند به اسرائیل، او را هم مثلاً بگیرند و به همان ترتیب بیاورند ایران؟]
جواب: من مایلم که او بیاید ایران. بیاورندش ایران و ما محاکمه کنیم.
[خطاب به مترجم:] بگویید به او که مرحوم مدرس که با شاه سابق دشمن سرسخت بود
کتابامام به روایت امامصفحه 209 یکوقتی که شاه به سفر رفته بود، وقتی آمده بود، مرحوم مدرس گفته بود که من به شما دعا کردم. خیلی او خوشش آمده بود که چطور یک دشمن دعا کرده بود. گفته بود، نکته این است که اگر تو مرده بودی اموالی که از ما غارت کرده بودی و به خارجیها داده بودی همه از بین رفته بود. و من دعا کردم تو زنده باشی برگردی، بلکه بتوانیم ما مالها را برگردانیم. حالا ما هم همان طور هستیم و این پسر هم بیشتر از او اموال ما را برده است به خارج.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 210