آی نون
در آن سالی که متفقین آمدند به ایران، من خوب یاد دارم که در قم که ما بودیم، تقریباً تمام دکانهای نانوایی بسته شده بود و قحطی وجود پیدا کرده بود، حتی یک روز، که اواخر امور بود، من با یک بچه ای که همراهم بود داشتیم می رفتیم، یکدفعه این بچه به من گفت: آی نون! که نان را، مدتها بود نان سنگک را ندیده بود.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 260