هدیه ای برای خدا
من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان می کند آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همۀ مسلمین مبارک باشد. او می بایست شهید می شد؛ برای او مردن در رختخواب کوچک بود.
[برادر شهید: ما خوشبختیم که هدیه ای به پیشگاه حضرت ولیّ عصر و نایب آن حضرت، امام خمینی، تقدیم داشتیم.]
این هدیه ای است برای خدا.
[فرزند کوچک شهید عراقی: پدر من در مقابل دو شخصیت سر تعظیم فرود آورد: اول مرحوم نوّاب صفوی و دوم امام خمینی. و من خوشحالم که اگر دو نفر را از دست دادیم، قلب میلیونها انسان را متوجه به خود دیده و دل آنان را در دست داریم.]
شما خدا را دارید که فوق هر نیرویی است.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 137