من هرگز ساکت ننشستم
سؤال: [ممکن است راجع به تاریخچه و نمای تاریخی جنبش تاریخی خودتان و توسعه اش در طی پانزده سال گذشته از زمانی که در تبعید بودید، برای من شرح دهید؟ چگونه در سازمان دادن چنین جنبش بسیار مؤثری اقدام کردید و سازمان دهندگان این جنبش چه کسانی بودند و چه نوع از روابط و تأمینهای مختلف که برای دنیا باور کردنی نیست وجود داشته و دارد؟]
جواب: اصل جنبش و مقدمات آن طولانی است. ولی آنقدر که به طور اختصار می توانم بگویم این است که شاه از ابتدای سلطنت غاصبانه اش جنایتهای بیشماری کرد و مواردی هم پیش آمد که قدرت آن پیدا شد که او را از مملکت بیرون کنند که مع الأسف سستی کردند. شروع مبارزات پانزده سالۀ اخیر بدین صورت بود که شاه برخلاف مصلحت ملت کارهایی انجام داد. ابتدا علمای اسلام مخالفت کردند و این مخالفت به گرفتاری شبانۀ من انجامید. در 15 خرداد 42 از قراری که می گویند، پانزده هزار نفر کشته شدند. قریب یک سال در زندان و حصر بودم. پس از آزادی به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد و
کتابامام به روایت امامصفحه 54 جنایات شاه را افشا نمودم، تا اینکه یکی از خیانتهای بزرگ شاه یعنی قضیۀ کاپیتولاسیون پیش آمد و شاه، مستشاران امریکایی را مصونیت داد. از این جهت که این قضیه مخالف مصالح اسلام و کشور بود، من با آن شدیداً مخالفت نمودم و به دنبال آن شبانه دستگیر شدم و مستقیماً به ترکیه تبعید شدم. یک سال در ترکیه بودیم. پس از آن ما را تحویل عراق دادند و قریب چهارده سال در عراق بودیم. در طول این مدت من در مواقع مختلف، جنایات شاه را چه در اعلامیه و چه در خطابه اعلام می کردم و هر فاجعه ای را گوشزد می نمودم و هرگز ساکت ننشستم.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 55