ما هیچ اندر هیچ هستیم
نباید در ذهن کسی بیاید که انقلاب مربوط به شخصی است. من باید عرض کنم که از باب این که یک فردی از افراد جامعه هستم، به همان مقدار اگر دخالت داشتم، دارم. آنچه هست از خدای تبارک و تعالی است. خدای تبارک و تعالی است که این ملت را منقلب کرد از یک حالی به حال دیگر. او مقلب القلوب است. اوست که همۀ کارها و زمام همۀ امور در دست اوست و ما هیچ و هیچ اندر هیچ هستیم. عنایات اوست که این ملت را در حالی که همۀ جهات شکست درش بود، طوری منقلب کرد که بحمدالله پیروز شد و پیروزی از خداست.و من مکررتجربه کردم در این مدتی که وارد این امور بودم که بسیاری از اوقات، ما یک کاری می خواستیم بکنیم منحرف می شدیم به کار دیگر،بعد می بینیم این کارانحرافی درست بود؛این نبودجز اینکه خدای تبارک و تعالی این کارها را می کرد. سفر می رفتیم، می دیدیم که این ترتیبی که قهراً پیش آمده است، این ترتیب صلاح بوده است نه آنی که ما خیال می کردیم. در هر امری از امور، من با تجربه دیدم که ما خودمان فکرمان نمی رسد. آن که افکار را در دست دارد حق تعالی است، و او زمام امور را در همۀ امور به دست دارد و این را باید باور کنیم.
* * *
کتابامام به روایت امامصفحه 11