در سال 64 یک تیمی بودیم که به ابتکار آقای بهزاد نبوی رفتیم از آقای موسوی اردبیلی اجازه گرفتیم که خدمتشان برسیم و هر دو هفته یک بار خدمت ایشان میرسیدیم. یک عدهای بودند، آقای سلامتی، آقای نمازی، آقای محمدعلی نجفی بود، آقای محسن نوربخش و آقای بهزاد
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 118 نبوی، آقای محسن هاشمی، آقای سیدمحمد خاتمی که آن موقع وزیر ارشاد بود و یک عده هم از مجلس میآمدند مثل آقای دعایی و... و در آن جلسات و در آن موقعی که کابینه دوم آقای موسوی مطرح میشد که مثلا آقای محتشمی وزیر کشور بشود یا نشود در یک جلسهای ما پیله کردیم به آقای موسوی اردبیلی که سرنوشت جنگ چگونه میخواهد بشود؟ آقای موسوی اردبیلی رسما میگفت جنگ باید تمام شود. میگفتیم پس چرا تمامش نمیکنید؟ میگفت ما خیلی این کار را کردیم. یک دفعه من و آقای هاشمی و آقای خامنهای رفتیم خدمت امام که بگوییم آقا دیگر جنگ باید پایان برسد. در آنجا که رفتیم به آقای هاشمی گفتیم که تو حرف بزن. ایشان هم گفت چشم. وقتی امام تشریف آوردند فرمودند چه کار دارید؟ هاشمی گفت عرضی نداریم. آمدیم احوالتان را بپرسیم و. امام گفت حالم خوب است و پا شد رفت. برگشتیم به آقای هاشمی ... وقتی آقای اردبیلی این را گفت آقای نمازی برگشت گفت این اندازه که شما از امام میترسید، پیغمبر از خدا نمیترسید.
و آخرین باری که من امام را دیدم در همان مورد سد 15 خرداد بود که با آقای صانعی رفتیم. یعنی احضاریه آقای صانعی بود که رفتیم خدمت امام و سؤال فرمودند و بنده عرض کردم این کار شدنی است. اما نه با یک میلیارد تومانی که تنها برای دیوار است و فرمودند که دولت چه میگوید، گفتم: من با آقای نخستوزیر صحبت کردم. بعد آقای صانعی فرمودند که اجازه میدهید اسمش را 15 خرداد بگذاریم؟ امام چیزی نفرمودند. این تقریبا شاید یک ربع طول نکشید. این آخرین باری بود که خدمت امام رسیدم.
□ در کل زمان وزارتتان همین دیدار با امام را داشتید؟
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 119 ■ من در مجموع سه دفعه خدمت امام رسیدم دو دفعه سر برنامه و بودجه بود و یک دفعه هم در وزارت نیرو.
□ دو دفعهای که در کسوت رئیس سازمان برنامه و بودجه خدمتشان رسیدید آیا رهنمودهایی هم دادند؟
■ بله یک دفعه همان موقعی که زیر ساختها را ترسیم میکردیم رفتیم خدمتشان و توضیح دادیم، که ایشان فرمودند که امیدوار باشید انشاءالله در جنگ پیروز میشود اگر سؤالاتی هم دارید در قم پیش آقای منتظری و آقای مشکینی بروید. رهنمودشان در این حد بود و نکته دومی که ایشان فرمودند، بار دوم بحث قیمتها بود که قیمت سیگار و اینها را بالا برده بودند و اعتراض شده بود که امام فرموده بودند قیمتها را باید پهلوی من بیاورید که من و آقای موسوی خدمتشان رفتیم و توضیح دادیم و ایشان هم رضایت دادند.
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 120