در روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی لشکر قزوین به سمت تهران در حال حرکت بود. زمانی که کرجیها متوجه این مسأله شدند با پیشقدمی دانشگاهیان و تعدادی از مردم در محل پلی که حالا پل محمد و پل ماهدشت و پل اتوبان نامیده میشود با یک دستگاه بلدوزر، جاده را تخریب کردند. لشکر قزوین وقتی به آنجا رسید دارای تعدادی ماشین پر از اسلحه بود، این لشکر زمانی که متوجه مسأله شد بدون هیچ گونه مقاومتی ماشینها را پارک کردند و پس از گفتگو آنها نیز تسلیم مردم شدند و ماشینهای اسلحه را نیز به دانشکده آوردند. چند نفر فرماندهان ارشد را نزد آقای زابلی که بسیار مورد احترام بخشی از اهالی کرج بود، بردیم. وی کمی آنان را نصیحت کرد، سرانجام قرار شد آنها حرکتی از خود نشان ندهند و ماشینها هم در دانشکده کشاورزی باشند، ولی شب، حادثه ناگواری رخ داد، عدهای از دانشجویان که با منافقین ارتباط داشتند قسمت قابل توجهی از سلاحها را تا صبح برده بودند، صبح متوجه شدیم که اسلحهها تقریبا نصف شده است.
همان ایام با عدهای از مردم و اساتید دانشکده کشاورزی و دانشگاه تهران در دبیرخانه فعلی دانشگاه تهران گرد هم آمدیم و به رئیس و معاون دانشگاه اعتراض کردیم که چرا شما هنوز طرفدار رژیم هستید؟ و چرا با مردم همراهی نمیکنید؟ بالاخره آنها مجبور شدند از دفترشان بروند. در حدود یک ماه در آنجا متحصن بودیم و این مصادف با کشتاری بود که در مقابل دانشگاه تهران در [13 آبان 1357] اتفاق افتاده
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 160 بود و [در دی ماه] همچنین یکی از اساتید [استاد نجاتاللهی] را در اطراف وزارت علوم شهید کرده بودند.
□ درباره جزئیات تحصن یک مقدار بیشتری توضیح بفرمایید؟
■ این مرحله هم خاطرات تلخ داشت و هم شیرین.
در همان زمان نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله طالقانی در تهران یک روز به جمع ما پیوست و سخنرانی کرد،سخنان وی بسیار مؤثر بود.
در همان حال تعداد زیادی بیانیه در آنجا تهیه و توزیع میشد که نشان از وضعیت بافت دانشگاهی آن زمان داشت. هر روز یک بیانیهای صادر میشد که اشاره به دلایل وقایع داشت و یکی از بحثهایی که خیلی طول میکشید و گاهی به نتیجهای که ما میخواستیم نمیرسید این بود که آیا این بیانیهها با بسم اللهالرحمنالرحیم شروع بشود یا خیر؟و چون تعداد نسبتا زیادی از افراد اعتقاداتی در این زمینه نداشتند یا جنبههای دیگر را پیگیری میکردند بیانیههایی بدون نام خداوند منعکس میشد که نشان میداد رژیم روی قسمتهای فرهنگی و دانشگاهی سرمایهگذاری زیادی کرده بود.علیرغم همه این بحثها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاهها دوباره محلی برای حمایت از انقلاب شدند.
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 161