صلیب سرخی ها که آمدند، یک رفاه نسبی برای بچه ها ایجاد شد. اگر کسی می خواست ریشش را بلند کند، منعی نداشت. وضع غذا و دارو بهتر شد. می گفتند هر کتابی بخواهید برایتان فراهم می کنیم. یک لیست دویست جلدی چپی ها می دادند. یک لیست دویست جلدی هم بچه های مذهبی می دادند. کتاب چپی ها را فراهم می کردند، ولی از لیست دویست جلدی مذهبی ها تنها بیست جلد فراهم می کردند. می گفتند: در دسترس نبود.
اول کتابهای مطهری و شریعتی را نمی آوردند. ولی بعد که فضا بازتر شد، آوردند. البته این کتاب ها از کانال منافقین تحریم شده بود.
خود ساواک هم بدش نمی آمد که بچه ها مارکسیست شوند. چون آن موقع زود می توانستند با او کنار بیایند. خوب، این یکی از کارهای سیاسی بود که روی بچه مذهبی ها انجام می شد که آنها را بدون سلاح فکری و اعتقادی در مقابل مارکسیستها قرار بدهند.
کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 105