یکی دو ماه در اتاق جلوی کریدور بودم که من را احضار کردند. زیرِ هشت رفتم دیدم بازجویی به نام منوچهری ( البته آن منوچهری قبلی نبود ) به من گفت : می خواهی بروی پیش آقای لاهوتی؟ گفتم : خیلی دلم می خواهد. دستور داد من را به بند 2 اوین بردند. هجده نفر از روحانیون از قبیل آقایان : طالقانی، منتظری، هاشمی، لاهوتی و... آنجا بودند، که بعد هم رسیدند به هفت هشت نفر. خوب، آنها همه روحانی بودند و بینشان یک نفر معلم بود که اهل زنجان بود و یک مهندس که به او عرب زاده می گفتند که الان نمی دانم کجاست، که او هم از اعضای نهضت آزادی بود و بعد هم آقای عزت شاهی را آوردند.
کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 109