بعد از چندی افراد داخل بند گفتند : خوب است یک مسئول بند داشته باشیم. نشستند تبادل نظر کردند و بعد از سه شب به این نتیجه رسیدند که من مسئول بند روحانیت باشم. یکسال که در این بند بودم، مسئول بودم. برای افراد بیرون خرید می کردم، آنها هم پول می دادند.
کتابخاطرات اسدالله تجریشیصفحه 110