نفوذ کلام امام و تاثیر پیام های حضرت امام بر رزمندگان و در نتیجه در صحنه های نبرد آثاری معجزه آسا داشت. بعضاً اتفاق می افتاد که یک پیام کوتاه آن حضرت به اندازه سه ـ چهار لشکر عملیاتی قوت قلب ایجاد می کرد. یادم می آید بعد از عملیات والفجر 8 ـ فتح فاو ـ عراق با شیوۀ به اصطلاح «دفاع متحرک» موفق شد بعضی مناطق و از جمله مهران را مجدداً به تصرف
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 135 در آورد. پس از آن صدام گفته بود که مهران در مقابل فاو؛ اگر ایرانی ها فاو را رها کنند، ما هم مهران را رها خواهیم ساخت.
در جلسه ای سردار رضایی مطرح کرد که امام فرموده است: مهران چه شد؟ چرا مهران آزاد نشد؟ جمله کوتاه و در همین حد بود. در موقع رسیدن یک چنین پیامهایی از جانب امام به بچه ها، واقعاً وضع عوض می شد. آنها از رفتن مرخصی صرف نظر کرده و دنبال اجرای فرمان امام برمی آمدند. قبلاً هم در عملیات بیت المقدس، بدر و ... تاثیر شگرف این پیامها را تجربه کرده بودیم. توان و انرژی حاصل از این پیامها در تحلیلهای مادی نمی گنجد. قوت و قدرت حاصل از آن غیر لطف خداوند و قدرت الهی چیز دیگری نمی توانست باشد تا بتواند این همه آثار و نتایج به بار آورد. مثلاً در همین عملیات کربلای 1 و آزادسازی مهران که بعد از چندین عملیات صورت گرفت، ما نیروی لازم را نداشتیم. نیروی عملیاتی به اندازه 31 برآورد رزمندگان مورد لزوم بود. بالاخره عملیات انجام شد . احساس مسئولیت نیروها برای انجام پیام امام و نیز روحیه عالی حاصل از این پیام باعث شد که با کمترین تلفات و با سهولت، بیشترین ضربه را به دشمن زده و علاوه بر مهران، ارتفاعات قلاویزان را هم که تا قبل از این عملیات به صورت دژ تسخیر ناپذیری در آمده بود، آزاد کردیم.
حتی روزهای آخر جنگ هم که عراق فشارهایی وارد می کرد و نیز زمانی که در عملیات موفقیت های به دست نمی آمد، با صبر و متانت خاص خود، پیام صادر کرده و یا صحبت هایی ایراد می کردند که بسیار دلگرم کننده و آرامش بخش بود و راه و مسیر را به درستی ترسیم می کرد.
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 136