در جلسه ای فقط فرماندهان سپاه به همراهی آقای هاشمی رفسنجانی خدمت حضرت امام رسیدیم. آقای هاشمی ضمن صحبت هایی که داشتند، گفتند که این آقایان جمعی از فرماندهان و نخبه های جنگ و دفاع مقدس هستند.
در طول صحبت ایشان حضرت امام با نگاهی عمیق و حاکی از رضایت قلبی جمع را نظاره می کردند. پس از آن حضرت امام بیاناتی ایراد کردند که در جمیع آن اتکال به خدا و اطمینان خاطر موج می زد. از جمله فرمودند:
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 24 «اخلاص خودتان را برای خدا حفظ کنید، بکوشید که اخلاصتان حفظ شود یا قیامتان برای خدا باشد. شما چه کشته شوید، چه بکشید پیروزید.» جملاتی که واقعیتهای آن در صحنه های دفاع مقدس اتفاق می افتاد و حضرت امام آن را برای ما مجسّم می کردند.
مشاهده سیمای ملکوتی و با صلابت حضرت امام و تاثیر آن نگاههای نافذ و ناگهانی که تا عمق جان انسان نفوذ می کرد و اثرات گفتار انسان ساز آن رادمرد، مستقیماً در جبهه ها مشهود بود. ما می دیدیم که در جبهه های جنگ چه صلابتی بر رزمندگان حاکم است و نگاه کردن به چهرۀ آنها انگار نگاه به آیه های قرآن است و سیمای نورانی آنها چون سیمای حضرت امام با صلابت و دلنشین می باشد. نکته لطیفی که به نظرم می رسد اینست که صلابت چهره مبارک امام صلابت سیمای حضرت علی را تداعی می کرد و به قول یکی از دوستان
صلابت علی از چهره ات چنان پیداست که ابروان تو را ذوالفقار باید گفت
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 25