بعد از عملیات بیت المقدس با فرماندهان جبهه های دفاع مقدس که عمدتاً بچه های سپاه بودند، خدمتشان رسیدیم. یادشان به خیر، سردار سرلشکر حاج احمد متوسلیان و شهید همت هم حضور داشتند. متاسفانه من به علت گیرافتادن در ترافیک با تاخیر و زمانی رسیدیم که صحبت های حضرت امام داشت تمام می شد. نزدیکی آن حضرت و جلو پای ایشان جای خالی بود. همانجا نشستم. آن بزرگوار نصایحی فرموده و در حق رزمنده ها دعا کردند. در موقع دستبوسی هول شده بودم و نمی دانستم چگونه دست ایشان را ببوسم. حضرت امام از سر لطف دستی بر سرم کشیدند که خدا می داند چه حالتی به من دست داد. اخلاص و تعبد آن بزرگوار به درگاه حضرت حق و ابراز لطف و محبتی که به طور یکسان نسبت به همه و بدون تبعیض روا داشتند، بسیار آموزنده بود.
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 135