هر چند تعداد دفعاتی که به زیارت حضرت امام مشرف می شدم، زیادتر می شد، بعضی فضائل و ارزشهایی را که دربارۀ آن وجود عزیز قبلاً شنیده یا خوانده بودم، بیشتر لمس کرده و با تمام وجود احساس کردم. از جمله این ارزش ها می توان از این موارد نام بُرد.
جذبه و کشش فوق العاده از ویژگیهای بارزی بود که در وجود ایشان به طور قوی مشاهده می شد. در دیدارهایی که با آن حضرت داشتیم حتی یک لحظه حاضر نبودیم نگاه را از چهره ایشان برگیریم. واقعاً آن لحظات را غنیمت دانسته و احساس می کردیم یک انرژی از چهره و وجود امام به اطرافیان در حال انتقال است. بنابراین ما حاضر نبودیم روی را برگردانیم و باعث قطع انتقال آن بشویم. لحظه لحظه آن دیدارها ارزش داشت و باید بیشترین بهره را می گرفتیم. در چهرۀ آن بزرگوار نورانیتی وجود داشت که همه را مات و مبهوت نموده و قدرت هر نوع تحرکی را از انسان سلب می کرد. نمی دانم چه بود، اما فقط می گویم که در حضور آن عزیز همه چیز را
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 102 فراموش نموده و سعی می کردیم از تمام حرکات و سکنات ایشان درس بگیریم .
ویژگی بارز دیگر آن حضرت نفوذ و تاثیر فوق العاده کلامشان بود. چه در ملاقات های عمومی و چه در خصوصی، ضمن صحبت هایی که می فرمودند، کسی به خود اجازه کوچکترین حرکتی را نمی داد. دامنه این تاثیر تا آنجا پیش می رفت که مستمعین در این جلسات بی اختیار اشک می ریختند. برخی را تاب و تحمل از دست می رفت و گریه آنها به هق هق تبدیل می شد. در کلام آن بزرگوار معنویت موج می زد و صحبت هایشان و نیز اظهار لطف هایی که می فرمودند، دل بچه ها را آب می کرد. یادم می آید جمله «ملت ما مظلوم است» که خیلی جاها شنیده بودیم، وقتی از زبان ایشان شنیدیم، آنقدر احساسات بچه ها را برانگیخت که واقعاً همگی را بی تاب کرد. در کنار این ویژگیها و سایر ویژگیهایی که در وجود مبارکشان کم هم نبود می توان از ابهت و عظمت حضرت امام نام برد که واقعاً هر ملاقات کننده ای را به طور قوی تحت تاثیر قرار می داد.
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 103