آب قم شور بود و مدتها بود که حضرت امام ـ در دوران تبعید ـ آب شیرین خورده بودند لذا به ذهنم آمد که بروم آب بیاورم. سه یا چهار بار از اطراف جاده کاشان از قناتی به نام باشیجم آب آوردم. سه تا از این بیست لیتریها را پر میکردم و میآوردم و در خانه میگذاشتم. در یکی از روزهایی که در حال گذاشتن آب در خانه بودم حضرت امام از من تشکر و قدردانی کردند و فرمودند که دیگر حاضر نیستم شما زحمت بکشید و بروید برای من آب شیرین بیاورید. من هم از همین آب قم میخورم که همه میخورند. البته آوردن دو سه دبه آب برای من هیچ سختی نداشت و نوعی نعمت برایم بود ولی ایشان قبول نکردند و از آن به بعد تازمانی که در قم بودیم از همان آب شور قم استفاده کردند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 113