نظر پزشکان این بود که معده امام باید عمل شود. امام فرمودند، لازم، نیست. روز بعد عده دیگری از پزشکان نظر دادند که باید عمل جراحی صورت بگیرد. باتوجه به سن و سال امام و ناراحتی قلبی ایشان، عمل خطرناک بود، اماچاره دیگری نبود.
پزشکان باحاج احمد آقا مشورت کردند و روز بعد موضوع را به اطلاع امام رساندند. من در آن جلسه جلوی در ایستاده بودم. دکتر فاضل رو به امام کرد و گفت: آقاجان، ما به اتفاق آرا نظرمان این است که راهی جز عمل وجود ندارد. ما بهترین راه را همین میدانیم.
امام بدون درنگ فرمودند: من در اختیار شما هستم، هر کاری میخواهید بکنید، هر جور که صلاح است. من که دکتر نیستم.
پزشکان از اینکه امام رضایت دادند خوشحال شدند، پس از خروج از اتاق تصمیم گرفتند فردا صبح کار را صورت دهند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 97