روزهای جمعه بیت امام حال و هوای دیگری پیدا می کند، عده ای صبح زود برای شرکت در نماز جمعه از بیت خارج شده اند، مراجعات عمومی هم کمتر است. حضرت امام نیز برنامه خاص خودشان را دارند.
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 28 کمی از ساعت هشت صبح گذشته است، حاج احمد آقا به اتاق حضرت امام می آید. دقت و وسواس ایشان در مراقبت از پدر زبانزد عام و خاص و اهالی بیت است.
ایشان در خدمت رساندن به پدر از هیچ کوششی دریغ نمی کند و تمام هم و غم ایشان این است که مشکلی برای حضرت امام پیش نیاید. حتی در برنامه استحمام پدر در روز جمعه و اصلاح سر و صورت حضرت امام نیز نظارت دارد.
در این میان برنامه استحمام حضرت امام یکی از دغدغه های حاج احمد آقاست؛ چرا که دستگاه تله متری یا همان فرستندۀ کوچک امواج قلب به ناچار از امام جدا می شود و کسی از وضعیت ایشان نمی تواند با خبر باشد. دکتر عارفی که از این وضعیت نگران است به همراه دو نفر از بچه های گروه پرستاری با دستگاه شوک و کمی داروهای احیای قلب و وسایل کمکهای اولیه پشت درب حمام می ایستند. ساعت استحمام امام لحظات حساس و دلهره آوری است. مرد میانسالی از بیرون جهت کیسه کشیدن می آید. او با بستن لنگ
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 29 به خود، ساعتی در خدمت امام است تا ایشان را به سبک و روال قدیم کیسه بکشد.
حاج احمد آقا هم در خدمت به پدر کوتاهی نمی کند، آنقدر صمیمی که انسان به این رابطه نزدیک و دوستانه غبطه می خورد.
استحمام که تمام می شود، مستحبات فرا می رسد، تا شروع خطبه های نماز جمعه حضرت امام به کارهای شخصی خودشان می پردازند.
ایشان در گوش دادن به خطبه های نماز جمعه هرگز کوتاهی نمی کنند، و این کار را با دقت انجام می دهند.
دیدارهای فامیلی و اقوام از دیگر برنامه های حضرت امام در روز جمعه است که معمولاً بعداز ظهرها انجام می گیرد.
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 30