ما که تا به امروز خانم را ندیدیم و آشنایی با وی نداشتیم، برایمان جالب بود که بدانیم همسر یک مرجع و رهبر یک ملت انقلابی، چگونه رفتار و گفتاری باید دارا باشد. او آنقدر با ادب و متین و درعین حال، بی توقع است که انصاف می دهیم چنین فردی لیاقت و شایستگی همسری با چنین مردی را داراست. امروز هفتمین روز بستری شدن خانم ثقفی است و به دستور پزشک معالج باید مرخص شود. او در حالی که چادر نمازش را سرکرده و خود را کاملاً پوشانده، روی تخت نشسته است و از کادر درمانی این مرکز که چند پرستار مرد و تعدادی پزشک هستند، قدردانی و تشکر می کند و از بابت اینکه به قول خودش برای ما زحمت ایجاد کرد، حلالیت می طلبد. در پایان وقتی که دور و برش خلوت می شود می گوید: من چند روزی روی این
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 37 تخت استراحت کرده ام؛ اما طریقه بالا و پایین رفتن تخت را یاد نگرفتم و مایلم بدانم که چگونه کار می کند. از آنجا که سیستم بالا و پایین برنده تخت برقی است، برای او عملاً نحوه کار را توضیح می دهیم و در حالی که برای یادگیری کاملاً به حرفهای ما دقت می کند، مجدداً تشکر خود را اعلام می کند و از اینکه این یک کار را هم یاد گرفته است، راضی به نظر می رسد.
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 38