خانم ثقفی، همسر حضرت امام، دچار مشکلی گردید و بنا به توصیه پزشکان باید چند روز در بیمارستان مجاور حسینیه تحت نظر باشد. در دو روز اول بستری شدن ایشان، امام با فرستادن افراد خانواده، جویای حال ایشان می شوند و در سومین روز بستری شدن خانم، امام آراسته و موقر در حالی که فرزندان و اهل خانه ایشان را همراهی می کنند، عصا به دست و قدم زنان به عیادت همسرشان می روند. در این حال، اگر شخصی نا آشنا این صحنه را ببیند، خیال می کند که ملاقات شونده حتماً مقامی بالاتر از امام خمینی(س) است! البته این
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 34 از برنامه های روزانه امام بود که هر روز بعد از نماز قدم زنان به سوی محل اقامت خانم می رفتند تا ناهار را با ایشان صرف کنند و پس از دیدار همسر، برای شنیدن اخبار نیم روزی به اتاق خودشان باز می گشتند. شبها نیز اتاق امام محل تجمع اعضای خانواده است، همسر و فرزندان و نوه ها همه دور ایشان حلقه می زنند و تا ساعتی از شب به گفتگو می پردازند.
در داخل راهرو عده ای از افراد کادر درمانی نزدیک به در ورودی به انتظار ایستاده اند، آنها چشمشان به جمال امام روشن می گردد و همگی به ایشان سلام و خوشامد می گویند. امام نیز جواب سلامها را می دهند؛ اما متفاوت با آنچه تاکنون از کسانی دیگر دیده ایم. ایشان به یک جواب بسنده نمی کنند؛ بلکه چندین بار پشت سرهم و با نگاه به چهره یکایک افرادِ منتظر، جواب سلام می دهند؛ طوری که این احساس در هر کس به وجود می آید که امام جواب سلام او را به صورت انفرادی و خصوصی داده است! این رفتار پیامبرگونه و بدون تکبر ایشان واقعاً دیدنی و زیباست. ایشان هنگامی که وارد اتاق محل بستری همسر خود می شوند، ضمن سلام و احوالپرسی مدتی در کنار شریک زندگی شان روی صندلی می نشینند و با مهربانی از حال او می پرسند. جوّ اتاق آنچنان شلوغ و در عین حال صمیمی است که همه به این وضع غبطه می خوریم که چقدر بین این زن و شوهر و اعضای خانواده صمیمیت و صداقت و احترام حکمفرماست؛ و در طول یک ساعتی که نظاره گر این صحنه بودیم،
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 35 همه محبت و سادگی و مهربانی بود. امام پس از یک ساعت حضور در کنار همسر با همان تواضع و صمیمیت از ایشان دلجویی، و خداحافظی می کنند و در حین ترک بیمارستان، تشکر خود را نیز به کادر درمانی اعلام، و برای همه دعای خیر می کنند.
کتابگوهری در دستهای لرزانصفحه 36