با بهار رفتی ...
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1370

با بهار رفتی ...

‏با بهار رفتی...‏

‏اشاره:‏

‏پروفسور «ریچارد جی. اسمیلز»‏‎[1]‎‏ فیزیکدان‏‎ ‎‏برجسته و استاد جوان دانشگاه ایالتی ایلینویز‏‎ ‎‏است.‏

‏وی چند سال پیش در اثر آشنایی با تعالیم عالیه،‏‎ ‎‏اسلام، به دین مبین تشرف یافت و ضمن اختیار‏‎ ‎‏نمودن همسری مراکشی، نام اسلامی «رشید‏‎ ‎‏جمال اسلام» را برای خود برگزید. او همواره‏‎ ‎‏از هواداران جنبش اسلامی در جهان معاصر و‏‎ ‎‏بویژه در فلسطین بوده است.‏

‏شعر زیر را ایشان در سال 1989 به مناسبت‏‎ ‎‏رحلت امام کبیرمان سروده است که توسط آقای‏‎ ‎‏غلامرضا صدر سادات که در وانکوور کانادا‏‎ ‎‏اقامت دارد به فارسی برگردانده شده است.‏


‏در خلوت خویش‏

‏ در لحظه‏‏‌‏‏هایم غرق می‌شوم‏

‏و اندوهم را شکلی از شعر می‌تراشم‏

‏«میلواکی»‏‎[2]‎‏ گامهای تنهاییم را ‏

‏با شب تکرار می‌کند‏

‏و نامت در دستمالی گریه می‌شود‏

‏دریغ که بالهایم ‏

‏توان رهیدن از حصار آسمانخراشها را ندارد‏

‏تا در اقیانوس مواج دستها‏

‏که تو را بر خویش می‌برند‏

‏قطره ای شوم ‏

‏قطره‌ای ‏

‏خورشیدی نبودی‏

‏تا غروبت را چراغی برافروزم‏

‏کبوتری نبودی ‏

‏که در مرگت به گریه‌ای بسنده کنم‏

‏کوچک نبودی‏

‏هر چند پیر و شکسته بودی‏

‏و با کلامت حقیقت و عشق را‏

‏به سوی ما آوردی‏

‏چتر گشوده ابر را مانند بودی‏

‏آنگاه که ما خفاشان خماری بودیم‏

‏در دخمه‏‏‌‏‏های دود اندود کافه‏‏‌‏‏ها ‏

‏و رؤیای پرواز، سرشار از خطر بود‏

‏تعبیر آن شلاّق و مرگ‏

‏ماهیان مسلولی بودیم‏

‏در مردابهای گندیدن،‏

‏که از آیات مهر پلی ساختی برای عبورمان‏

‏از سردآبهای تاریک و نمور کفر‏

‏ ‏

‏تا روشنان تابان ایمان‏

‏مژده آوردی‏

‏ برای سیاه و سپید و زرد‏

‏که روزگار جدایی گذشته است‏

‏آمدی‏

‏ تا از دهان ما‏

‏ تمام مردگان‏

‏بخوانی‏

‏ سرودی را‏

‏ که چون ماندابی قدیم‏

‏در جان ما فرو خفته بود‏

‏و ما چون‏

‏ گنجشکان رهیده‏

‏بر رنگین کمان ترانه‌ات ‏

‏روییدیم‏

‏ بالیدیم‏

‏ تا بام آفتاب‏

‏دریغا ‏

‏ زود بود رفتن‏

‏ چه زود‏

‏با بهار رفتی ‏

‏ـ ای همه تراوت و بیداری ـ ‏

‏در کدامین بهار باز می‌گردی؟‏

‏بی تو اما‏

‏ نبردهایت را پی می‌گیریم‏

‏و در سراسر خاک ‏

‏رنجهای آدمیان را بر‏‎ ‎‏می‌انگیزیم‏

‏ریشه‏‏‌‏‏ تفنگاهاشان را‏‎ ‎‏می‌رویانیم‏

‏یاد قهرمانانشان را جان می‌بخشیم‏

‏و رؤیاهای پنهانشان را آبیاری ‏


‏می‌کنیم‏

‏خارج از زمین و زمان ننشسته‌ای‏

‏و نگاهت با ماست‏

‏چون خدا‏

‏روح خدا!‏

‏بسم‌الله الرحمن الرحیم ‏

‏به نام نامی حضرت ولی عصر(عج)‏

‏ ‏

‏«‏روز دوازدهم‏»‏

‏روز دوازدهم ‏

‏روز حکومت حق، ‏

‏روز زوال کامل باطل‏

‏آغاز حاکمیت الله ـ بر جهان ـ ‏

‏دیباچه ظهور امام عصر‏

‏سر فصل عدل موعود‏

‏با نقش قول حق‏

‏بر ساعد یمین‏

‏در وقت ناگهان‏

‏قرآن و وقت دوم‏

‏آینده طلایی انسان ‏

‏از انقلاب ایران آغاز گشته‏‎ ‎‏است‏

‏علائم و آثار‏

‏دلیل آمدن توست ‏


‏شواهد و آمار‏

‏گواه سر زدن توست‏

‏تمام مردم دنیا،‏

‏ـ ای عدل منتظرـ ‏

‏... انتظار،‏

‏در قلب خود،‏

‏ترا به نام صدا می‌زنند،‏

‏جهان تب زده در انتظار‏‎ ‎‏می‌سوزد‏

‏خدا بگو،‏

‏ بگو به قرآن،‏

‏ مگر نیامده هنگام؟‏

‏مگر که سیمرغ،‏

‏ ندیده در جام؟ ‏

‏.....‏

‏بیا، بیا،‏

‏ امام موعود،‏

‏ امام موعود،‏

‏بیا که وقت رسیدن آمد،‏

‏زمان، زمان دمیدن آمد‏

‏بیا که جان به لب رسیده، ‏

‏گذشته از تن، به دیدن آمد ‏

‏ز نور رخسار تو،‏

‏ جهان جوان می‌شود.‏

‏ز شوق دیدار تو، ‏

‏سروش غیبی صدا می‌زند تو را ‏

‏به نام تو،‏

‏ از آسمان، ‏

‏و اسم تو، ‏

‏بر آسمان نوشته می‌شود با ‏

‏ستاره‏‏‌‏‏ها، ستاره‏‏‌‏‏ها‏

‏ ‏

‏□محمدرضا نعمتی‌زاده‏

‏ ‏

  • . Richard J. Smilse
  • . Milvaki نامی سرخپوستی است که برای ناحیه ای .در حومه شیکاگو بکار می رود