کتابها و آثار علمی امام خمینی(س)
استاد رضا استادی
تاکنون در مورد آثار قلمی و تألیفات حضرت امام خمینی ـ رضوانالله تعالی علیه ـ مطالب زیادی گفته یا نوشته شده است؛ اما تا آنجا که بنده اطلاع دارم هنوز فهرست بالنسبة کامل آثار ایشان منتشر نشده است از این رو به فکر افتادم مقالهای در این زمینه تنظیم نمایم و امید است نقاط ضعف آن قابل چشمپوشی باشد.
پیش از ورود در اصل موضوع چند مطلب را یادآور میشوم:
مطلب اول: حضرت امام خمینی(س) در سال 1340 ق. وارد قم شدند و تا سال 1355 ق. یعنی سال رحلت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره) از محضر درس اساتیدی بزرگ استفاده کردند برخی از اساتید ایشان عبارتند از:
1ـ حاج میرزا جواد ملکی تبریزی، مؤلف کتاب «الاسرار الصلاة» و غیره متوفای 1343 ق.
2ـ آقا میرزا سیدعلی یثربی کاشانی که از سال 1341 ق. تا 1347 ق. در قم بودند.
3ـ حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، صاحب «شرح دعای سحر» که از سال 1341 ق. تا 1349 ق. درقم بودند.
4ـ آقا شیخ محمدرضا مسجد شاهی، صاحب «وقایة الاذهان» که در سالهای 1344 ـ 1346ق. در قم بودند.
5ـ آقا میرزا محمدعلی شاه آبادی، صاحب «رشحات البحار» که در سالهای 1347 ـ 1354 ق. در قم بودند و امام خمینی
در تمام این هفت سال از ایشان استفاده میکرده است.
6ـ حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علیمه قم و صاحب کتاب «دررالفوائد» که امام خمینی از حدود سال 1345 تا 1355 ق. از درس فقه و اصول ایشان بهره میبردهاند.
مطلب دوم:
تألیفات امام خمینی(س) در موضوعات دهگانۀ زیر است:
1ـ عرفان: در این رشته کتابهای متعددی نوشتهاند که تاریخ تألیف آنها از 1347 تا 1355 ق. میباشد.
2ـ اخلاق: در این موضوع نیز کتابهای متعددی به زبان فارسی نگاشتهاند که تاریخ تألیف آنها، میان سالهای 1355 ـ 1360 ق. میباشد و گویا این همان زمانی است که درس اخلاق میفرمودهاند.
3ـ فلسفه: در این رشته گویا حاشیه «اسفار» داشته باشند که چندی پیش یکی از فضلای قم حاشیهای از ایشان در مجلۀ کیهان اندیشه (شمارههای 11 و 18) نقل کرده بود.
4ـ فقه استدلالی: در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تألیف آنها مربوط به سالهای 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند؛ یعنی حدود سال 1397 ق.
5ـ اصول فقه: در این زمینه هم رسالههای متعددی دارند که تألیف آنها مربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود 1371 ق. میباشد.
6ـ رجال: در این موضوع بحثی دارند که در کتاب «الطهارة» درج شده است.
7ـ رسالۀ عملیه: رسالهها و حاشیههای حضرت امام که برای مقلدان نوشتهاند غیر از تحریرالوسیله که پیش از سال 1380 ق. تألیف شده است.
8ـ حکومت: در این موضوع رسالۀ ولایت فقیه و مجموعۀ گفتارها و نوشتههای پس از پیروزی انقلاب را باید نام برد.
9ـ امامت و روحانیت: کتاب «کشف الاسرار» که حدود سال 1363 ق. تألیف شده است، در این زمینه میباشد.
10ـ شعر: مجموعه اشعار حضرت امام خمینی(س) که دیوانی را تشکیل میدهد.
مطلب سوم:
اینکه گفته میشود حضرت امام تا پیش از رحلت آیتالله العظمی بروجردی یعنی سال 1380 ق. بین عامه مردم شهرتی نداشتند و پس از وفات آن مرحوم و شروع نهضت روحانیت و 15 خرداد 1342 ش. مردم کم کم با آن بزرگوار و شخصیت عظیم و آشنا شدند، مطلب صحیحی است؛ اما به این معنا نیست که امام خمینی پیش از سال 1342 به طور کلی گمنام و ناشناخته بودهاند، بلکه علاوه بر حوزۀ علمیۀ قم، بسیاری از علمای بلاد و حوزههای علمیه با
ایشان و مقامات علمی و معنوی ایشان آشنایی داشتند و شرح حال و تألیفات ایشان در کتابهای متعددی که پیش از شروع نهضت منتشر یا تألیف شده، کم و پیش بیان گردیده بود که از باب نمونه، کتابهای زیر را نام میبریم:
1ـ نقباء البشر، تألیف مرحوم علامۀ بزرگوار حاج آقا بزرگ تهرانی.
2ـ الذریعه الی تصانیف الشیعه، تألیف همان مرحوم.
3ـ فهرست کتب چاپ فارسی، تألیف مرحوم خان بابا مشار.
4ـ فهرست کتب چاپی عربی، تألیف همان مرحوم.
5ـ فهرست مؤلفین کتب چاپی، تألیف همان مرحوم.
6ـ آثار الحجة که در سال 1373 ق. تألیف شده است.
7ـ رجال قم، تألیف سید محمد مقدس زاده که در سال 1335 ش. چاپ شده است.
8ـ آیینۀ دانشوران که در سالهای 1351 تا 1353 ق. تألیف و در سال 1353 ق. منتشر شده است.
در این کتاب اخیر، دربارۀ امام خمینی(س): در آن تاریخ که سی و دو سال داشتهاند چنین مینویسد:
آقا سید روحالله از فضلا و دانشمندانی هستند که در خدمت آقای شاه آبادی درس خوانده و سالها از محضر عرفان و اخلاق آن جناب، بهره بردهاند.
من شرح حال ایشان را همان طور که خودشان مرقوم فرموداند به اندکی تصرف یادداشت میکنم:
آقا سیدروحالله آخرین فرزند آقا سیدمصطفی هندی است که ریاست علمیه قصبۀ خمین و حدود آن را دارا بوده و در سال 1321 ق. به دست یکی از خانهای آن قصبه مقتول گشته. جد ایشان آقا سیداحمد معروف به سیدهندی است که از هندوستان به ایران آمده و در خمین، قصبهای در 25 فرسخی قم متوطن شده.
صاحب ترجمه سال 1320 تولد یافته و تا سال 1349 که سن ایشان به نوزده رسیده بود، از مسقط الرأس خارج نشده و چون وسیلۀ تحصیل در آنجا فراهم نبوده، جز قسمت فارسی و پارهای از علوم ادبی بیش نیاموخته. در همان سال به سلطانآباد عراق (اراک) رفته و در آنجا به درس خواندن پرداخته و پس از هجرت آیتالله حائری به قم، ایشان نیز به حوزۀ علمیه آمده و وقت خویش را بیشتر به تعلیم و تعلم کتب صدرالمتألهین گذارده و اکنون چند سال است در محضر آقامیرزا محمدعلی شاه آبادی اشتغال به عرفان دارند و هم از حوزۀ درس آیت اللهی ـ آیتالله حائری ـ بهرهمند میشوند.
از نوشتههای ایشان است، شرح بر دعای
مأثور سحرهای ماه رمضان که در سال 1347 ق. اتمام یافته، دیگر رسالۀ «مصباح الهدایه فی حقیقة الخلافة».
دیگر تعلیقاتی است بر رسالۀ قاضی سعید قمی که از عرفان امامیه به شمار میرود و این در شرح حدیث «رأس الجالوب» است، در شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن 1348 ق. میباشد، دیگر حواشی بر شرح فصوص الحکم قیصری است که ناتمام است.
مؤلف کتاب آیینۀ دانشوران مرحوم حاج سیدریحانالله یزدی در سال 1378 ق. یا دو سه سال پس از آن در چاپ دوم این اثر، در تکمیل نوشتۀ قبل مینویسد: از متخصصین علوم فلسفه و عرفان علاقهمندان به مطالعه کتب صدرالمتألهین در حوزۀ علمیه قم در روزگار تألیف این کتاب (آیینۀ دانشوران) دانشمندان عالیمقام آقای حاج آقا روحالله خمینی بودند به طوری که چکامههای دلنواز عارفانۀ آن جناب نیز ورد زبان ما دانشجویان بود. از آن جمله غزل شیرینی بود که هنوز مطلعش را فراموش نکردهام:
«من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش»
ولی اکنون که قریب سی سال از آن روزگار میگذرد، شهرت فقاهت حضرت معظمله عالمگیر شده و از جملۀ آیاتالله و مراجع تقلید شیعه به شمار میآیند.
«تألیفات عرفانی و فلسفی و اخلاقی»
1ـ شرح دعای سحر(عربی)
دعایی است که با این جمله آغاز میشود: «اللهم انی اسالک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی. اللهم انی اسالک ببهائک کله.»
از امام رضا(ع) نقل شده است که امام باقر(ع) این دعا را در سحرهای ماه مبارک رمضان میخواندند. این دعا شرحهای متعددی دارد، یکی از آنها همین شرح امام خمینی است که در سال 1347 ق. یعنی در 27 سالگی تألیف کردهاند.
این کتاب از کتابهای عرفانی حضرت امام امت است و مانند تألیف دیگر ایشان «مصباح الهدایه»، فقط کسانی که با فلسفه و
عرفان آشنایی کامل داشته باشند میتوانند از آن استفاده کنند.
سال تألیف این کتاب مصادف است با سال ورود مرحوم شاه آبادی به قم و در این کتاب دو جا از ایشان یاد و مطلبی نقل میکنند. تألیف این کتاب در سال اول تلمذ نزد مرحوم آقای شاه آبادی، این نکته را روشن میکند که حضرت امام خمینی همان طور که خودشان در اولین برخورد و ملاقات با آقای شاه آبادی فرمودهاند، فلسفه را قبلاً خواند بودند و در عرفان نیز کار کرده و استاد دیده بودند.
شاهد این مطلب این است که یک جای همین کتاب فرمودهاند:
«سمعت من احد اهل النظر رحمةالله» و در جای دیگر فرمودهاند:
«سمعت من احد المشایخ من ارباب المعرفة رضوانالله علیه» و در جای سوم فرمودهاند:» «اتفق الحضور فی محضر احد العلماء الکرام دام ظله»
که این تعبیر مربوط به آقای شاه آبادی نیست چون همیشه از ایشان با عبارت «شیخنا» یاد میکنند. در هر حال در این کتاب از اسرارالصلاة حاج میرزا جواد ملکی و تعلیقۀ آقا محمدرضا قمشهای بر شرح فصوص قیصری و شرح اسماء حاجی سبزواری و فتوحات محییالدین و تأویلات عبدالرزّاق کاشی و شرح قیصری بر فصوص و شرح مفتاحالغیب فناری و قبسات میرداماد
و اسفار ملاصدرا و برخی کتب فیض و نیز کتاب الهیئة والاسلام مرحوم سیّد هبةالله شهرستانی یاد و مطلب نقل میکند که این آخری گواه این است که امام خمینی کتابهای جدید را هم میخواندند.
این کتاب که به زبان عربی است با ترجمه فارسی آن پس از پیروزی انقلاب چاپ شده است.
2ـ مصباح الهدایة ال الخلافة والولایه (عربی)
این کتاب در بیان حقیقت محمّدیه و ولایت علویه است که با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب چاپ شده است. تألیف این کتاب در سال 1349 به پایان رسیده و مانند شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند قابل استفاده است و خود حضرت امام ـ رضوانالله تعالی علیه ـ در پایان رساله فرمودهاند:
«خاتمه و وصیّة: ایّاک ایّها الصدیق الروحانی ثمّ ایّاک... ان تکشف هذه الاسرار لغیر اهلها... و ایّاک ان تنظر نظر الفهم فی هذه الاوراق الاّ بعدالفحص الکامل عن کلمات المتألهین من اهل الذوق و تعلّم المعارف عنداهلمها من المشایخ العظام و العرفاء الکرام والاّفمجرّد الرجوع الی مثل هذه المعارف لایزید الاّ خسراناً ولا ینتج الاّ حرماناً.» امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ در کتابهای دیگر خود مانند «سرّالصلاة» و «تعلیقه بر شرح نصوص» به این کتاب ارجاع میدهند و میگویند در آن کتاب این مطلب را تحقیق کردهایم. در این کتاب از «شرح توحید صدوق» قاضی سعید قمی و نیز «البوارق الملکوتیه» او و «مفتاح الغیب» قونوی و «شرح نصوص» قیصری و «شرح قصیدۀ» ابن فارض عبدالرزاق کاشی و «تعلیقه بر شرح نصوص» قیصری و نیز رساله در تحقیق «اسفار اربعه» هر دو از آقا محمد رضا قمشهای مطالبی نقل میشود و مورد انتقاد قرار میگیرد. و همچنین از محیی الدین احیاناً مطلبی نقل میکنند و از استادشان آقای شاه آبادی، چند جا با تجلیل فراوان یاد و مطالبی نقل مینماید.
3ـ لقاءالله (فارسی)
مقالهای است در این موضوع به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادشان مرحوم آقای شاه آبادی یاد میکنند. این مقاله یا رساله در پایان کتاب لقاءالله مرحوم حاج میرزا جواد ملکی چاپ شده است.
4ـ سرّ الصّلاة، صلاة العارفین یا معراج السالکین (فارسی)
این کتاب برای خواصّ از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن سال 1358 ق. است و تا حال دو بار چاپ شده است که بار اول مستقل و بار دیگر در یادنامۀ شهید مطهری ـ رحمةالله علیه ـ چاپ شده است.
در این کتاب از اسرارالصلاة شهید ثانی و مرحوم آقای شاه آبادی یاد میشود و نیز به شرح اربعین خود ارجاع میدهند که معلوم میشود شرح اربعین را پیش از سرالصلاة نوشتهاند یا هنگام نوشتن سرالصلاة آن کتاب هم در دست تألیف بوده است. در صفحۀ 67 چاپ اول آن میخوانیم:
«فرضا که از عرفا کسی را نمیشناسی، از علمای بزرگ معرفت و اخلاق، آنها را که پیش همۀ، علمای مسلمند پیروی کن؛ مثل جناب عارف بالله و مجاهد فی سبیلالله مولانا سید ابن طاووس ـ رضیالله عنه ـ و مثل مولانا عارف بالله سالک الیالله شیخ جلیل بهائی ـ قدس سره ـ و شیخ ارباب معرفت مولانا محمد تقی مجلسی ـ رضوانالله علیه ـ و شیخ محدثین فرزند بزرگوار او مولانا مجلسی ـ رحمةالله ـ و کتاب «شرح فقیه» مولانا مجلسی اول که یکی از کتابهای نفیس جلیلالقدر است و فارسی است مطالعه نما و اگر نفهمیدی از اهلش سؤال کن و در آن کنزهایی معرفت است و همین طور کتب عزیزۀ شیخان نراقیان (ملا مهدی نراقی و ملا احمد نراقی) و از علمای معاصر کتب شیخ جلیلالقدر عارف بالله حاج میرزا جواد تبریزی ـ قدس سره ـ را مطالعه کنید.
5ـ تعلیقه علی شرح فصوص الحکم (عربی)
فصوص الحکم تألیف محییالدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی شرح فصوص را در هفت سالی که از محضر مرحوم آقای شاهآبادی استفاده میکردند، نزد ایشان خوانده و تاریخ تألیف این تعلیقه هم همان سالهاست. در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع میدهند و از مرحوم آقای شاه آبادی نیز یاد میکنند. کتاب شرح فصوص 495 صفحه است که تعلیقۀ امام تا صفحه 396 آن است.
این تعلیقه را حضرت امام خمینی در حواشی نسخه چاپی شرح فصوص نوشته بودند و ظاهراً به دست عمال شاه مخلوع، جزو کتابهای غارت شدۀ ایشان، غارت شده بود، ولی خوشبختانه پس از انقلاب در همدان پیدا و به بیت حضرت امام تحویل داده شد و به صورت زیبایی چاپ گشت.
این تعلیقه برای کسانی که شرح فصوص را نزد استاد میخوانند، مفید است.
6ـ تعلیقه علی مصباح الانس (عربی)
مفتاح غیب الجمع والوجود تألیف صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تألیف محمدبن حمزة بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است. امام خمینی مصباحالانس را تا صفحه 44 از سال 1350 تا 1354 ق. نزد مرحوم آقای شاهآبادی خوانده است. در صفحه اول کتاب مرقوم داشتهاند:
«قد شرعنا قرائة هذا الکتاب الشریف لدی الشیخ العارف الکامل استاذنا فی المعارف الالهیه حضرة المیرزا محمدعلی شاه آبادی الاصفهانی دام ظله فی شهر رمضان المبارک
سنة 1350 ق.»
و در صفحه 44 نوشتهاند:
«الی هنا قرأت الکتاب عند شیخنا العارف الکامل الشاهآبادی روحی فداه و قداتفق انتقاله الی طهران مضرت محروما من فیضه دام ظله» امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ این تعلیقه را ظاهراً در همان زمان که مصباح الانس را نزد مرحوم آقای شاه آبادی میخواندند، نوشتهاند و پس از رفتن ایشان به تهران تعلیقه را ادامه دادهاند تا صفحه 132 مصباحالانس، و تاریخ پایان تألیف 1355 در قصبه خمین است. (مصباح الانس دارای 343 صفحه است).
این تعلیقه به صورت زیبایی به ضمیمۀ تعلیقۀ بر شرح فصوص در سال 1406 چاپ شده است.
7ـ تعلیقه علی شرح حدیث رأس الجالوت (عربی)
قاضی سعید محمدبن محمد مفید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تألیفات فراوانی دارد که یکی از آنها شرح حدیث راس الجالوت است که در ذریعه حاج آقا بزرگ در حرف «شین» یاد شده و متأسفانه نویسنده، این رساله را هنوز زیارت نکرده است. گویا مقصود از حدیث راس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلفه است که قسمتی از آن احتجاج با راس الجالوت یهودی است. حدیث در توحید و نیز عیون اخبارالرضا شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحارالانوار و جلد دوم مسندالرضا نقل شده.
امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ تعلیقهای بر این رساله قاضی سعید نوشتهاند که در جلد 26 ذریعه صفحه 285 چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چاپ نرسیده است.
8ـ شرح حدیث راس الجالوت (عربی)
امام خمینی علاوه بر تعلیقهای که یاد شد مستقلاً شرحی بر این حدیث نوشتهاند که تاریخ تألیف آن بنا بر آنچه در کتاب آیینه دانشوران آمده است، 1348 میباشد و این رساله هم متأسفانه هنوز چاپ نشده است.
9ـ شرح حدیث راس الجالوت (عربی)
مرحوم سید ریحانالله یزدی در آیینه دانشوران مینویسد:
از نوشتههای ایشان است تعلیقاتی بر رسالۀ قاضی سعید قمی در شرح حدیث راس الجالوت، با دو شرح دیگر از خود ایشان و تاریخ انجام آن، 1348 میباشد. بنابراین امام خمینی دو شرح بر این حدیث نوشتهاند.
10ـ تفسیر سوره حمد(فارسی)
تفسیری است عرفانی بر سورۀ حمد که امام خمینی در سالهای اول پیروزی انقلاب در پنج جلسه بیان فرمودند و مکرر چاپ شده است. امام خمینی در کتاب سرالصلاة، سوره حمد و توحید را به طور مختصر با اشاراتی عرفانی تفسیر کردهاند. به صفحات 139 تا 151 چاپ 1360 شمسی مراجعه شود. و
نیز در کتاب «آداب الصلاة» سوره حمد و توحید و اناانزلناه را به گونهای مفصلتر تفسیر کردهاند.
البته در این کتاب اخیر میخواستهاند مطالبش برای همگان مفید باشد؛ اما به فرمودۀ خودشان در تفسیر سوره قدر، مطالبی فرمودهاند که فقط خواص میتوانند از آن استفاده کنند. به صفحه 152 تا 243 آداب الصلوة مراجعه شود. در صفحه 243 فرمودهاند:
«با آنکه بنای نویسنده در این رساله آن بود که از مطالب عرفانی غیرمأنوس با نوع، خودداری کنم و فقط به آداب قلبیۀ صلاة اکتفا کنم، اینک میبینم که قلم طغیان نموده و در خصوص تفسیر سورۀ شریفه، بیشتر از موضع قرارداد خود، تجاوز نمودم، چارهای جز آن نیست که اکنون از برادران ایمانی و دوستان روحانی معذرتخواهی کنم.»
بنابراین تفسیر سوره از قرآن مجید را به سبک تفسیر عرفانی از امام خمینی(س) در دست داریم. البته یک جلسه هم حضرت امام راجع به سورۀ علق مطالبی بیان فرمودند که این سخنرانی هم به عنوان تفسیر سورۀ علق به ضمیمۀ تفسیر سوره حمد به چاپ رسیده است.
11ـ الحاشیه علی الاسفار(عربی)
امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ از مدرسین اسفار ملاصدرا بوده و گویا حواشی بر این کتاب داشته باشند؛ زیرا یکی از فضلای حوزۀ علمیه قم حاشیهای از ایشان در مجله کیهان اندیشه نقل کردند به این شرح:
صدرالمتألهین در اسفار جلد ششم صفحه دو، سه درباره حدیث «ماترددت فی شیء انا فاعله کترددی فی قبض روح عبدی المؤمن» میگوید: فما معنی التردد المنسوب الیه؟ و الذی سخ الهذا الراقم المسکین... حضرت امام خمینی در حاشیۀ اسفار به کلام ملاصدرا اشکال نموده و فرموداند: آنچه ملاصدرا ذکر کرده، علاوه بر آنکه فی نفسه از معنای حدیث دور است، ملائمت و تناسبی هم با ذیل حدیث ندارد و سپس حضرت امام مطلب را ادامه دادهاند.
به کیهان اندیشه شماره یازده و هجده مقاله مفهوم تردد در احادیث مراجعه شود. نویسنده غیر از این حاشیه در فلسفه از حضرت امام تألیفی سراغ ندارد والله العالم.
12ـ آداب الصلاة (فارسی)
این کتاب را پس از «سرالصلوة» نوشتهاند و در آغاز آن فرمودهاند:
ایامی چند پیش از این رسالهای فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار الصلوة در آن گنجانیدم و چون آن را با حال عامه تناسبی نیست در نظر گرفتم که سطری از آداب قلبیۀ این معراج روحانی را در سلک تحریر در آورم شاید برادران ایمانی را از آن تذکری و قلب قاسی خود را تأثری حاصل آید.
در این کتاب، تفسیر سورههای حمد و توحید و قدر به گونهای عرفانی و نسبتاً مفصل آمده است. امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ در این تألیف به تعلیقۀ فصوص و مصباحالهدایة خود ارجاع داده و از مرحوم آقای شاهآبادی یاد و مطلب نقل میکنند و ضمناً یک جا کتاب سیر و سلوک منسوب به سید بحرالعلوم را یاد و میگویند: انتساب این کتاب به آن حضرت مورد تردید است.
کتاب آداب الصلوة با تصرفاتی توسط حضرت آقای فهری در دو جلد چاپ شده است. ضمن تشکر از سعی ایشان در نشر آثار امام، لازم بود این کتاب به طور کامل و بدون هیچگونه تصرفی مستقلاً چاپ و منتشر شود که اخیراً اینکار انجام شده است.
13ـ مبارزه با نفس جهاد اکبر (فارسی)
رسالهای است اخلاقی، در موضوع «جهاد با نفس» که تقریر سخنرانیهای حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلا است. این رساله بارها چاپ شده است.
14ـ شرح حدیث جنود عقل و جهل (فارسی)
در کتاب شریف اصول کافی حدیثی در بیان لشگریان عقل و جهل از امام صادق(ع) نقل شده که شامل هفتاد و چند عنوان است.
امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ این حدیث را به زبان فارسی شرح کردهاند ولی تا عنوان 25 آن را بیشتر ننوشته و موفق به تکمیل آن نشدهاند. این کتاب از بهترین کتابهای اخلاق و تربیت و سلوک است و به نام اخلاق اسلامی، به نام شخص دیگری در سه جلد چاپ شده است و داستانش از این قرار است: «مرحوم شهید شیخ غلامحسین حقانی، دوست چندین ساله حقیر میگفت یکی از اشخاصی که قبل از انقلاب مورد عنایت و لطف حضرت امام بود به نجف مشرف شد. حضرت امام کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل را برای انتشار به ایشان مرحمت کردند. او از ترس دستگاه جبار شاهنشاهی، کتاب را با دخل و تصرفهایی به نام خود در سه جلد چاپ کرد، البته تا اواسط جلد دوم از امام، و بقیه از خود آن شخص است.
آن شخص در اثر انحراف سر از جهنم
نفاق درآورد و کتاب هم چون به نام او بود، از دایرۀ انتشارات حزباللهیها خارج شد.
امید است نسخه اصلی این کتاب پـرارج پیدا شود تا بدون هیچ دخل و تصرف به صورت اصلی خود چاپ و مورد استفادۀ محافل علمی و بخصوص حوزههای درس اخلاق حوزۀ علمیۀ قم و سایر حوزهها قرار گیرد.
15ـ اربعین ـ شرح اربعین (فارسی)
شرح چهل حدیث است که سی و سه حدیث آن اخلاقی و هفت حدیث دیگر اعتقادی است. در آغاز آن فرمودهاند:
این بنده بیبضاعت ضعیف مدتی بود با خود حدیث میکردم که چهل حدیث از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که در کتب معتبره اصحاب و علما(ره) ثبت است، جمعآوری کرده و هر یک را به مناسبت شرحی کنم که با حال عامه مناسبتی داشته باشد و از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسیزبانان از آن بهره گیرند...
در آغاز حدیث اول، چهار نفر از مشایخ را که به ایشان اجازۀ روایت حدیث دادهاند به این ترتیب نام بردهاند:
1ـ شیخ علامه متکلم فقیه اصولی ادیب متبحر شیخ محمدرضا آل علامه شیخ محمد تقی اصفهانی ـ ادامالله توفیقه ـ در زمانی که در قم مشرف بودند مقصود شیخ محمدرضا اصفهانی صاحب «وقایة الاذهان» است که در سال 1344 و 1346 در قم به سر میبردند و هنگام تألیف این رساله یعنی حدود سال 1358 ق. در اصفهان بودند و در 1362 ق. وفات کردند.
2ـ شیخ عالم جلیل متعبد ثقه ثبت حاج شیخ عباس قمی ـ دام توفیقه ـ (م 1359ق)
3ـ سید سند فقیه متکلیم ثقه عین ثبت علامه سید محسن امین عاملی ـ ادامالله تائیداته ـ (م 1371 ق)
4ـ سید عالم ثقه ثبت سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی (م 1353 ق)
مرحوم شیخ محمدرضا و مرحوم حاج شیخ عباس هر دو از حاجی نوری از شیخ انصاری و مرحوم سیدمحسن امین از سیدمحمد هندی از شیخ انصاری و مرحوم سیدابوالقاسم دهکردی از میرزاهاشم اصفهانی خوانساری از شیخ انصاری.
سپس امام خمینی میفرمایند: غیر از این چهار طریق، طرق دیگری هم داریم که به شیخ انصاری منتهی نمیشود و آن طرق را اینجا ذکر نکردیم.
تاریخ پایان تألیف کتاب اربعین 1358 ق. میباشد و چهار حدیث آن توسط حضرت آقای فهری تحقیق و در 224 صفحه چاپ شد و سپس حدود بیست حدیث آن در مجله اعتصام که از سازمان تبلیغات اسلامی بود و تعطیل شد، چاپ گشت و بالاخره همۀ چهل حدیث، در دو جلد توسط انتشارات «طه» قزوین در سال
1366 و سپس با چاپ بهتری توسط مرکز نشر فرهنگی رجاء، در 556 صفحه در یک جلد منتشر شد. فهرست احادیث این کتاب بسیار ارزنده از این قرار است:
جهاد نفس، ریا، عجب، کبر، حسد، حب دنیا، غضب، عصبیت، نفاق، هوای نفس، فطرت، تفکر، توکل، خوف و رجاء، امتحان، صبر، توبه، ذکر خدا، غیبت، اخلاص، شکر، کراهت از مرگ، اصناف طالبان علم، اقسام علم، وسواس، فضیلت علم، عبادت و حضور قلب، لقاءالله، وصیت رسول خدا(ص) به حضرت امیر(ع)، اقسام قلوب، عدم شناخت حقیقی خدا و رسول و امام مؤمن، یقین و حرص و رضا، ولایت شرط قبول اعمال، حال مؤمن نزد خدا، معرفت حق و اسماء او، معرفت حق و صفات او، طریق معرفت حق تعالی و اولی الامر، خداوند آدم را به صورت خود آفرید، خیر و شر، حقیقت توحید.
کتابهای فقه استدلالی
حضرت امام خمینی(س) مدت سی سال یا بیشتر فقه استدلالی تدریس میکردند و همه این درسها یا قسمت اعظم آنها را نوشتهاند و یکی از امتیازات این تألیفات همین است که پس از تدریس و تحقیق کامل، نوشته شده است. بحثهایی را که حضرت امام خمینی نوشتهاند، عبارتند از: طهارت و مکاسب محرمه و بیع و خیارات و خلل صلاة، تقیه که همه به زبان عربی است به این شرح:
16ـ کتاب الطهارة
جلد اول، بحث نجاسات، تاریخ پایان تألیف، 10 ذیحجه 1373 ق. چاپ اول در 272 صفحه در قم و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف سال 389 ق.
17ـ کتاب الطهارة
جلد دوم، بحث ماء ثلاثه. تاریخ پایان تألیف، 22 ربیع الاول 1376 ق. چاپ قم در 319 صفحه.
18ـ کتاب الطهارة
جلد سوم، بحث تیمم. تاریخ پایان
تألیف، 11 شعبان 1376. چاپ قم در 235 صفحه.
19ـ کتاب الطهارة
جلد چهارم کتاب مذکور پیرامون بحث از احکام نجاسات میباشد. این کتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است تألیف آن در تاریخ 28 ذیقعده 1377 ق. به پایان رسیده و چاپ آن نیز در نجف اشرف به سال 1389 ق. انجام گرفته است. تعداد صفحات این جلد 290 صفحه میباشد.
20ـ المکاسب المحرمه
جلد اول، شامل بحثهای الاکتساب، الاعیان النجسه، الاکتساب مما یکون المقصود حراما، الاکتساب بما لا منفعة فیه، الاکتساب بما هو حرام فی نفسه، نقاشی و مجسمهسازی، غنا و غیبت و قسمتی از رساله روضة الغناء استادشان حاج شیخ محمدرضا اصفهانی در این جلد نقل شده است.
(لازم به ذکر است که ترجمۀ این رساله در شماره هجده مجله کیهان اندیشه مندرج است) تاریخ پایان تألیف پس از سال 1377 ق. و قبل از 1380 ق. میباشد. چاپ قم در 322 صفحه در سال 1381.
21ـ المکاسب المحرمه
جلد دوم، شامل بحثهای قمار، کذب، کمک به ظالم، ولایت از طرف جائر، تکسب به واجبات، جوایز سلطان و خُراج و مقاسمهای که سلطان جائر میگیرد.
تاریخ پایان تألیف، 8 جمادی الاولی 1380 چاپ قم در 290 صفحه در سال 1381.
22ـ کتاب البیع
جلد اول، تاریخ تألیف پس از 1380 ق. در 457 صفحه در نجف چاپ شده است.
23ـ کتاب البیع
جلد دوم، در سال 1391 در نجف در 575 صفحه چاپ شده است و بحث ولایت فقیه حضرت امام خمینی که منشأ بسیاری از تحولات گشت، در این جلد است.
24ـ کتاب البیع
جلد سوم، تاریخ پایان تألیف، 11 جمادی الاولی 1392 و در همان سالها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است و بدین ترتیب این سه جلد، حاصل تدریس حدود دوازده سال حضرت امام میباشد که به قلم خودشان نوشته شده است.
25ـ کتاب البیع
جلد چهارم، بحث خیارات. تاریخ پایان تألیف، 25 جمادی الاول 1394. در 452 صفحه در نجف در همان سال تألیف چاپ شده است.
26ـ کتاب البیع
جلد پنجم، شامل بقیه بحث خیارات و بحث نقد و نسیه و قبض. تاریخ پایان تألیف، 15 جمادی الاولی 1396. در 402 صفحه در سال 1397 در نجف چاپ شده است.
27ـ کتاب الخلل
بحث خلل صلاة است که ظاهراً پس از سال 1397 تا هنگام مراجعت به ایران بحث کرده و نوشتهاند. این کتاب در 314 صفحه در قم چاپ شده است.
28ـ رسالة فی التقیة
رسالهای است شامل مباحث تقیه در 35 صفحه که تاریخ تألیف آن شعبان 1373 ق. میباشد و به ضمیمۀ رسالههای اصولی حضرت امام در سال 1385 ق. در قم چاپ شده است.
جالب اینکه بحث معروف «تقیه برای حفظ دین است نه محو دین» در این رساله عنوان شده است.
29ـ رسالة فی قاعدة من ملک
این رساله در کتاب آثارالحجة (جلد دوم صفحه 45) جزء تألیفات حضرت امام یاد شده است.
30ـ رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره
این رساله در 32 صفحه رقعی در سال 1367 شمسی از امام خمینی منتشر شده است که در عین اختصار، از تألیفات فقه استدلالی ایشان به شمار میآید.
تألیفات امام در اصول فقه که همه به زبان عربی است، به شرح ذیل است:
31ـ رساله لاضرر
قاعده لاضرر با اینکه قاعدهای فقهی است اما در کتابهای اصول در بخش برائت مورد بحث قرار میگیرد و از این رو ما این رساله را از تألیفات اصول فقه به شمار آوردیم. این رساله هنگامی که حضرت امام دوره اول اصول فقه را تدریس میفرمودند، نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن غره جمادی الاولی 1368 ق. میباشد که در 68 صفحه به ضمیمه چند رسالۀ دیگر با نام «الرسائل» در قم در سال 1385 چاپ شده است.
32ـ رسالة الاستصحاب
این رساله در دورۀ اول درس اصولشان نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن، 9 رمضان 1370 میباشد که در 290 صفحه با همان رسائل در سال 1385 ق. در قم چاپ شده است.
33ـ رسالة فی التعادل و التراجیح
در دوره اول درس نوشتهاند و تاریخ پایان تألیف آن، 9 جمادی الاولی 1370 و تاریخ پاکنویس آن ماه رمضان 1370 بوده است و در 92 صفحه در همان رسائل در سال 1385 در قم چاپ شده است.
34ـ رسالة الاجتهاد والتقلید
چون پایان دورۀ اول درس اصول فقه حضرت امام 1370ق. بوده تاریخ پایان تألیف این رساله باید همان سال باشد. در 78 صفحه در همان رسائل در سال 1385 ق. در قم چاپ شده است.
35ـ رسالة فی الطلب و الارادة
این رساله را میتوان از رسالههای فلسفی عرفانی شمرد، ولی چون حضرت امام در درس اصول فقه بحثش را مطرح کردند، ما جزو تألیفات اصول فقه ذکر کردیم.
در آغاز این رساله فرمودهاند: چون بحث ما در اصول فقه به مسأله طلب و اراده که به مسأله جبر و تفویض منتهی میشود، رسید، تصمیم داشتیم که بحث در این مسأله را به اهل و محلش واگذاریم زیرا ادای حق این مسأله در این درس امکان نداشت هم به دلیل اینکه مقدمات فراوانی لازم داشت که بیان شود و هم به سبب دقت مطالب و دوری از فهم اکثر حضار در درس. الا اینکه اصرار برخی از کسانی که علاقۀ شدید به تنقیح مباحث دارند، مرا مجبور ساخت که تا حدی که مناسب مقام باشد بعض جهات مسأله را مطرح کنم… و چون بحث دربارۀ آن، در عین حال طولانی شد، مباحث را در رسالۀ جداگانهای ضمن مقدمه و چند مطلب نوشتیم.
تاریخ پایان تألیف این رساله، ماه رمضان 1371 ق. در همدان است. این رساله با ترجمۀ فارسی آن در 157 صفحه در سال 1362 توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
36ـ تعلیقة علی کفایة الاصول
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه (جلد 26 صفحه 285 چاپ مشهد) حاشیه کفایةالاصول آخوند خراسانی تألیف حضرت امام خمینی را یاد میکنند و میفرمایند: «ذکره فی فهرس تصانیفه» و آقای رازی نوشتهاند این حاشیه از بحث قطع تا استصحاب است و در جای دیگر خواندهام که تاریخ پایان تألیف 1368 ق. میباشد.
37ـ رساله در موضع علم اصول
و نیز در برخی نوشتهها، کتابی در اصول فقه به این عنوان «رساله در موضوع علم اصول» از تألیفات امام خمینی ـ قدس سره ـ شمرده شده است.
38ـ حضرت آقای سبحانی که از شاگردان برجستۀ حضرت امام بوده است، میگوید:
امام خمینی(س) تقریرات درس مرحوم آیتالله العظمی بروجردی را نیز از آغاز مباحث اصول تا حجیت مظنه نوشتهاند.
رسالههای عملیه یا فقه غیراستدلالی
39ـ تعلیقة علی العروة الوثقی(عربی)
حاشیهای است بر تمام عروة الوثقی مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی. تاریخ پایان این تعلیقه 7 جمادی الاولی 1375 ق. میباشد، چاپ اول آن در 345 صفحه در قم انجام شده است و پس از چندی توسط مطبوعات «دارالفکر» چاپ دوم شده و سپس به ضمیمۀ خود عروة الوثقی، مکرر به چاپ رسیده است.
ج ـ تعلیقة علی وسیلة النجاة (عربی)
حاشیهای است بر تمام وسیلة النجاة سید ابوالحسن اصفهانی. تاریخ تألیف آن مشخص نیست.
41ـ حاشیه توضیح المسائل(فارسی)
حاشیهای است بر توضیحالمسائل آیتالله العظمی بروجردی که در قم 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیتالله بروجردی چاپ شده است.
42ـ رساله نجاة العباد(فارسی)
این رساله باید سه جلد باشد، نویسنده فقط جلد دوم آن را که از مکاسب محرمه تا طلاق است و در 155 صفحه در قم در حدود سال 1380 به چاپ رسیده، زیارت کرده است. این رساله ظاهراً تألیف خود حضرت امام است و باید درباره قسمتهای چاپ نشدۀ آن تحقیق شود.
43ـ حاشیه رساله ارث (فارسی)
مرحوم حاج ملاهاشم خراسانی صاحب
کتاب منتخبالتواریخ رسالهای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی مراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است. حضرت امام خمینی حاشیهای بر این رساله نوشتهاند که با اصل رساله در 120 صفحه در قم ظاهراً، پس از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، چاپ شده است.
44ـ مناسک یا دستور حج (فارسی)
این رساله مکرر چاپ شده و چاپ سوم آن که نویسنده زیارت کرده در 187 صفحه در سال 1384ق. انجام شده است.
46 و 45ـ تحریرالوسیله (عربی)
وسیلة النجاة تألیف مرحوم آیتالله العظمی آقاسیدابوالحسن اصفهانی از جهت کثرت با بهای فقه (نه کثرت فروع) بر عروة الوثقی تألیف سیدمحمد کاظم یزدی برتری دارد یعنی بسیاری از بابهای فقه مانند مکاسب، طلاق، نذر و... در عروة الوثقی نیست ولی در «وسیلةالنجاة» هست. امام خمینی همان طور که قبلاً گفته شد بر «وسیلةالنجاة» حاشیه داشتند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند به این فکر افتادند که حاشیه خود را در متن وسیله درج و در ضمن با بهایی را هم که وسیلةالنجاة، ناقص دارد تتمیم و مسائل مستحدثه را هم به آن بیفزایند. این کار به صورت بسیار خوبی در مدتی که در تبعید بودند انجام گرفت و به نام «تحریرالوسیله» در همان سالها، در نجف، در دو جلد (662 و 647 صفحه) چاپ و سپس مکرر تجدید چاپ شد.
47ـ زبدة الاحکام (عربی)
رسالۀ مختصری است که با توجه به تحریرالوسیله حضرت امام خمینی توسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم شده و مکرر به چاپ رسیده، یکی از چاپهای ممتاز آن چاپ سازمان تبلیغات اسلامی در 273 صفحه در سال 1404 ق. انجام شده است.
یادآوری این نکته لازم است که متن اولی این رساله سالها قبل تألیف شده و به نام چند نفر از مراجع تقلید از جمله آیتالله میلانی و آیتالله حاج سیداحمد خوانساری نیز به
نامهای دیگر چاپ شده است و بنابراین باید گفت همان متن اولی با توجه به تحریرالوسیله به این صورت تنظیم شده.
48ـ توضیحالمسائل (فارسی)
در زمان آیتالله العظمی بروجردی احساس شد که رسالۀ عملیه ایشان باید ویرایش شود تا برای عامۀ مردم باسواد قابل فهم باشد. به این منظور حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچی، مؤسس مدرسه علوی در تهران و استاد محترم جناب آقای علی اصغر فقیهی، صاحب تألیفات متعدد با همکاری یکدیگر رسالۀ عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبی در آوردند و به نام توضیحالمسائل نامیده شد. پس از رحلت آیتالله بروجردی مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند. از جمله حضرت امام حاشیهای بر این کتاب نوشتند که بعدها توسط برخی از علما، حاشیۀ ایشان در متن درج و به نام توضیحالمسائل امام خمینی مکرر چاپ شده است.
49ـ ملحقات توضیح المسائل (فارسی)
تحریرالوسیله حضرت امام خمینی مسائل جدید و مستحدثه را هم داشت ولی به زبان عربی بود و چون این مسائل برای فارسی زبانان هم لازم بود، به فارسی ترجمه و به ضمیمه برخی مسائل امر به معروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیحالمسائل نبود، به نام ملحقات توضیحالمسائل و نامهای دیگر، هم مستقل و هم به ضمیمۀ توضیحالمسائل مکرر چاپ شد.
51 و 50ـ استفتائات (فارسی)
یکی از کارهای بسیار ارزنده، جمع و تنظیم جواب سؤالاتی است که از فقها میشده تا برای غیر سؤالکننده هم مورد استفاده قرار گیرد. کتابهای بسیار مهم «جامعالشتاب» میرزای قمی و «سؤال و جواب» حجتالاسلام شفتی و «سؤال و جواب» سیدمحمد کاظم یزدی. همه از این قبیل است. اخیراً مجموعۀ سؤال و جوابهای آیتالله العظمی گلپایگانی هم در چند جلد تنظیم و چاپ شده است. برخی از علاقهمندان به امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ به فکر افتادند که همین کار را در مورد استفتائات و جوابهای حضرت امام انجام دهند که قسمتی از آن که گویا مربوط به سالهای 1360 ـ 1362 شمسی است و در دو جلد تنظیم شده. یک جلد آن در 519 صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است. امید است همین کار نسبت به کل استفتائات حضرت امام خمینی به صورت وسیع انجام گردد.
52ـ حکومت اسلامی یا «ولایت فقیه» (فارسی)
این کتاب حاصل درسهای حضرت امام خمینی راجع به ولایت فقیه است که در کتاب البیع ایشان هم به گونهای مختصرتر آمده است. چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شده است. و
این همان کتابی است که زمینۀ فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایران آماده ساخت و دستگاه جبار شاهنشاهی نسبت به آن خیلی حساسیت نشان میداد.
53ـ کشف الاسرار (فارسی)
مرحوم حاج شیخ مهدی پایین شهری از علمای بزرگ قم و اتقیا بود. فرزند ناخلف او علی اکبر حکمیزاده رسالهای به نام «اسرار هزار رساله» نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 شمسی منتشر ساخت. موضوع این رساله حمله به مذهب تشیع بود. یعنی حرفهای فرقه ضاله وهابی را به ضمیمۀ تبلیغات سوء علیه روحانیان که آن روزها بازارشان داغ بود، در این رساله آورده بود و در حقیقت رسالهای بود در ترویج وهابیت و از طرفی همسو با کسروی و از طرف دیگر با رضاخان که دشمن روحانیان بود.
امام خمینی ـ رضوانالله علیه ـ سکوت را روا ندانستند و کتاب کشف الاسرار را در همان تاریخ، در پاسخ آن رساله نوشتند و ضمناً خیانتهای رضاخان را هم با صراحت بیان کردند. کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارها چاپ شد. چاپ اول در سال 1323 شمسی و چاپ سوم آن در سال 1327 شمسی در 334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است.
قابل ذکر است که حضرت امام برای تألیف «کشفالاسرار» مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتن این کتاب پرداختند و یک بار دیگر به همه این درس را آموختند که باید دنبال عمل به تکلیف بود نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست.
امام خمینی همیشه حامی حفظ وحدت مسلمانان بودند، اما در عین حال بیان کردن بطلان عقاید وهابیان و خرافاتی را که آنان قائلند، جایز میدانستند و کتاب «کشفالاسرار» در همین راستا بود. در ضمن حضرت امام خمینی بیان مبانی تشیع و استدلال بر حقانیت این مذهب را هم به طوری که اختلافانگیز نباشد جایز، بلکه لازم میدانستند که نمونۀ اعلای آن پیشگفتار وصیتنامه سیاسی ایشان است.
54ـ رساله در رجال (عربی)
حضرت امام در علم رجال تألیفی ندارند، اما در جلد اول کتاب طهارتشان که قبلاً یاد شد، بحثی دربارۀ «محبت خبر اصحاب الاصول والکتب» در 24 صفحه دارند که میتوان آن را رسالهای جداگانه داشت و ما این بحث را به عنوان رسالهای مستقل یاد کردیم تا نظر افاضل را به آن جلب و این بـُعد علمی حضرت امام ـ رضوانالله علیه ـ نیز معلوم گردد. در این بحث دربارۀ عبارت معروف: «اجمعت العصابة علی تصحیح...» و دربارۀ فرق اصل و کتاب در اصطلاح قدما تحقیق شده است.
55ـ دیوان شعر (فارسی)
حضرت امام از آغاز جوانی تا پایان عمر گاه گاهی شعر میسرودند و نمونههایی از آن
در کتابها آمده و یا در حافظهها هست و بخشی از آنها پس از رحلت حضرت امام به صورتهای گوناگون چاپ شد. مجموعۀ اشعار ایشان دیوانی نسبتاً بزرگ را تشکیل میدهد ولی قسمتهایی از آن مفقود شده. این بیت از یکی از غزلهای امام است.
من در هوای دوست گذشتم ز جان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
که در آغاز جوانی سروده ولی همواره مضمون آن در آن حضرت تجسم داشت، در پانزده خرداد، در تبعید به ترکیه، در هجرت به کویت و پاریس با آن شرایط خاص، در مراجعت به ایران در آن وضع حاد، در ایام حملات هوایی و نرفتن به سنگر به خاطر مصالح اسلام و...
56ـ رسالهای مشتمل بر فوایدی در بعضی مسائل مشکله
این کتاب در بعضی مصادر، یاد شده است و اطلاعی از کم و کیف آن در دست نیست. کتابهایی که تاکنون یاد شد، جز چند مورد آن، به قلم خود حضرت امام خمینی(س) بود؛ اما چند کتاب هم تقریرات بحثهای فقه و اصول ایشان است که شاگردان آن بزرگوار آنها را نوشتهاند.
58 و 57ـ تهذیب الاصول (عربی)
تقریر بحث اصول فقه حضرت امام است؛ به قلم استاد محترم حاج شیخ جعفر سبحانی که با چهار رساله الاضرر ـ استصحاب ـ تعادل و تراجیح و اجتهاد و تقلید) که به قلم خود امام است، دوره کامل فقه میباشد.
پایان جلد اول 1373 ق. و تاریخ تقریری که حضرت امام بر آن نوشتهاند، 1375 ق. میباشد و تاریخ پایان جلد دوم که تا اواخر برائت است، 1375 ق. و تاریخ پاکنویس آن 1379 ق. است. این کتاب در سه جلد و دو جلد مکرر چاپ شده است.
59ـ رساله فی قاعدة لاضرر یا نیل الاوطار
تقریر بحث امام است به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تألیف 1375 ق. و تاریخ پاکنویس آن 1380 ق. این رساله ضمیمۀ تهذیب الاصول چاپ شده است.
60ـ رساله فی الاجتهاد والتقلید (عربی)
تقریر بحث امام است به قلم آقای سبحانی، تاریخ پایان تألیف 1370 ق. که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه امام است و تاریخ تجدیدنظر در این رساله 1377 ق. که تاریخ پایان دوره دوم درس اصول فقه امام است و تاریخ پاکنویس آن 1382 ق. میباشد. این رساله هم به ضمیمۀ تهذیبالاصول چاپ شده.
61ـ لب الاثر یا رساله فی الطلب والاراده والجبر والتفویض. (عربی)
تقریرات بحث امام است به قلم آقای سبحانی. تاریخ پایان تألیف 1371 ق. و تاریخ پاکنویس 1373 ق. و عکس نسخه خطی آن در 57 صفحه در کتابخانه مؤسسه در راه حق قم موجود است. همان طور که توجه دارید سه بحث اخیر یعنی قاعده لاضرر
و اجتهاد و تقلید و طلب و اراده را هم خود امام نوشتهاند و هم جناب آقای سبحانی و شاید تفاوت چندانی نداشته باشند.
62ـ کتاب البیع (عربی)
تقریر قسمتی از بحث بیع حضرت امام است به قلم استاد محترم جناب آقای قدیری که اخیراً وزارت ارشاد آن را چاپ کرده است. البته همین قسمت به قلم خود امام هم نوشته شده که قبلاً یاد گشت.
82 تا 63ـ صحیفه نور (فارسی)
اعلامیهها و گفتارها و حکمها و سخنرانیها و مصاحبههای حضرت امام از سال 1341 شمسی تا سال آخر عمر شریفشان به صورتهای گوناگون و سلیقههای مختلف جمعآوری و تنظیم و نشر شده است که شاید معتبرترین و جامعترین آنها کتاب شریف صحیفه نور باشد.
این کتاب حدود بیست جلد است و شامل رهنمودهای حضرت امام از سال 1341 ش. تا آخر عمرشان یعنی 1368 ش. میباشد. در آغاز این کتاب نوشتهای از سال 1363 ق. که مربوط به حدود بیست سال قبل از نهضت پانزدهم خرداد است آمده که بسیار جالب توجه است.
83ـ وصیتنامه سیاسی الهی (فارسی)
آخرین تألیف حضرت امام خمینی است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت و نویسنده فکر میکند این نسخۀ الهی به دلیل توجه خاص ملت ما به آن، پرتیراژترین کتاب در تاریخ چاپ ایران باشد زیرا تاکنون که هنوز سالگرد درگذشت آن بزرگوار نرسیده است، شاید بیش از یک میلیون نسخه از آن چاپ شده باشد.
هر دم از این باغ بری میرسد
تازهتر از تازهتری میرسد
اکنون که این مقال ـ که روزهای بعد از رحلت حضرت امام رضوانالله علیه تدوین شده ـ منتشر میگردد دو اثر عرفانی گرانقدر دیگر از آن حضرت چاپ شده است که بسیار جالب توجه میباشد.
84ـ ره عشق
نامه عرفانی حضرت امام خمینی مورخ 1404 ق. از انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
85ـ باده عشق
نامه عرفانی دیگری است از انتشارات سروش
اکنون که از معرفی تألیفات و آثار حضرت امام خمینی(س) که در مجموع 85 جلد بود، فراغت یافتیم لازم است از همه کسانی که تا کنون دربارۀ این آثار زحمتی کشیده و رنجی بردهاند و در راه تصحیح و ترجمه و تقریر و شرح و چاپ و نشر آن کوششی نمودهاند تشکر و سپاسگزاری شود. آنهایی را که میشناسیم از باب قدردانی نام میبریم:
آیات و حجج اسلام
1ـ حاج شیخ علی اکبر مسعودی خمینی که یک جلد از طهارت به همت ایشان چاپ شده.
2ـ حاج سیدهاشم رسولی محلاتی که کتاب طهارت را تصحیح کردهاند.
3ـ حاج شیخ مجتبی طهرانی انصاری که مکاسب محرمه و رسائل را تصحیح کردهاند.
4ـ حاج شیخ غلامرضا رضوانی خمینی که کتاب بیع زیر نظر ایشان چاپ شده است.
5ـ حاج سیداحمد فهری زنجانی که بسیاری از آثار امام را ترجمه و منتشر ساختهاند.
6ـ حاج شیخ جعفر سبحانی تبریزی که تقریرات مباحث اصول امام را نوشتهاند.
7ـ حاج شیخ حسن قدیری اصفهانی که تقریرات بیع امام را نوشتهاند.
8ـ حاج شیخ احمد مطهری ساوجی که شرح تحریر نوشتهاند.
9-حاج شیخ محمد فاضل قفقازی که شرح تحریر نوشتهاند.
10ـ حاج شیخ حسن راستی کاشانی که مجموعه استفتائات زیر نظر ایشان و جناب آقای قدیری تنظیم شده است.
11ـ حاج سیدمحمدباقر موسوی همدانی که تحریرالوسیله را به فارسی ترجمه کردهاند.
12ـ آقای قاضیزاده که تحریرالوسیله را با همکاری آقای اسلامی برای بار دوم ترجمه کردهاند.
13ـ آقای اسلامی که تحریرالوسیله را با همکاری آقای قاضیزاده ترجمه کردهاند.
14ـ حاج شیخ محمد مؤمن قمی که قسمتی از ترجمه مزبور را بررسی کردهاند.
15ـ حاج شیخ حسن طاهری خرمآبادی که قسمت دیگری از ترجمۀ مزبور را بررسی کردهاند.
16ـ حاج شیخ حسن ثقفی که روی تعلیقۀ فصوص کار کردهاند.
17ـ آقای شیخ محمدحسن احمدی یزدی که رساله «تعیین الفجر» و نیز شرح حدیث بیستم کتاب اربعین امام را منتشر ساختهاند.
در پایان برای روح پاک حضرت امام
خمینی طلب رحمت و رضوان میکنم و از خوانندگان عزیز انتظار دارم نقاط ضعف غیرقابل اغماض این نوشتار را یادآوری کرده و نویسنده را قرین امتنان فرمایند.
پاورقی: