تو نمی تونی به من کمک کنی. خیلی خوب، فقط
هیچ کس. .. نمی تونه حرف می زنیم،
کمکم کنه.من نمی تونم به هیچ باشه؟
کس نزدیک بشم.اگه این کارو
بکنم ... همه می سوزند.
آقا، شما آدم خوبی به نظر می آی، اسم من اِنجِله. من هم « بتانی »
اما سعی نکن کمکم کنی. اگه این هستم.
کارو بکنی، صدمه می بینی.
«بتانی »، همه چیز رو به من بگو! من
می دونم که تو، تو یک وضعیت خیلی بد
گرفتارشدی.
به من بگو چه طوری به اینجا رسیدی؟ تو، این کار من نیست. یعنی. .. خیلی خب
چه طوری. .. آدمها رو میسوزونی؟ ... آره، آتیش از منه، ولی قدرتش از
جای دیگه وکس
دیگه ای تامین می شه. همه اش
تقصیر «اونه »!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 05صفحه 27