مجله نوجوان 05 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 05 صفحه 9

آقایان کمی شان یادشان باشد. در آن وقت که ما اوایلی که آمدیم قم، که در آن جا چه اشخاصی بودند، شخص اول قم در جهت زهد و تقوا و اینها مرحوم آشیخ ابوالقاسم قمی، مرحوم آشیخ مهدی و عده دیگری و شخص نافذ آنجاو متقی، مرحوم آمیرزا سید محمد برقعی و مرحوم آمیرزا محمد ارباب ؛ همه اینها را من منزل ایشان رفتم. آن که ریاست صوری مردم را داشت و ریاست معنوی هم داشت، با آن که زاهد بود، در زندگی مشابه بودند. مرحوم آشیخ ابوالقاسم؛ من گمان ندارم هیچ طلبه ای مثل او بود، زندگی اش یک زندگی ای بود که مثل سایر طلبهها، اگر کمترنبود، بهتر نبود، کمتر هم بود. مرحوم آمیرزا محمد ارباب که من رفتم مکرر منزلشان، یک منزلی داشت، دو، سه تا اتاق داشت خیلی ساده، بسیاز ساده... همین دیدن اینها برای انسان، یک وضعی بود، درس بود برای انسان؛ عبرت بود. هرچه بروید سراغ این که یک قدم بردارید برای این که خانه تان بهتر باشد، از معنویت تان به همین مقدار، از ارزش تان به همین مقدار کاسته می شود.» امام خمینی (ره) درصحنه دفاع مقدس اوایل جنگ تحمیلی شرایط بسیار سخت و دشواری در جنگ ایجاد شده بود. عراق تقریباً در حال محاصره کامل آبادان بود. تعدادی از فرماندهان جنگ تصمیم گرفتند. خدمت حضرت امام (ره) برسند و گزارشی از آن شرایط سخت و دشوار ارائه کنند. در آن زمان ناهماهنگیهایی هم بین ارتش و سپاه به وجود آمده بود. امام در ملاقات، همه مطالب ومسایل را با آرامش خاصی شنیدند و در صحبتهای خود بر وحدت سپاه و ارتش تأکید کردند و فرمودند: «این جور فکر نکنیدکه شما به تنهایی می­توانید جنگ را جلو ببرید، یا ارتش فکر کند که به تنهایی می تواند این کار را به انجام برساند، باید سعی کنید با هم این جنگ را جلو ببرید و با همدیگر، دفاع کنید.» پس مثالی را در این جلسه بیان کردند وفرمودند: «شما دو نفر را می بینید در جبهه تفنگ میاندازند، اما یکی به خاطر این که خودش را نشان بدهد و خودش را به صورت یک قهرمان معرفی بکند، به خاطر این می جنگد؛ یکی دیگر هم به خاطر خدا و رضای او می­جنگد؛ از اولی پذیرفته نیست ولی از دومی پذیرفته است چون برای خدا می جنگد.» در همان جلسه ایشان با صراحت فرمودند، حصر آبادان بایستی شکسته شود.» ایشان با این دستوری که فرمودند، در حقیقت راهکارهای دشمن را ناقص گذاشتند زیرا دشمن می خواست با تکمیل محاصره آبادان خود را به پشت رودخانه کارون و بهمنشیر برساند. با این کار، دشمن می توانست محاصره آبادان را کامل کند. با دستور امام (ره )، همه بسیج شدند تا از محاصره آبادان جلوگیری کنند و آنها توانستند در عملیات «ثامن الائمه»، آبادان را آزاد کنند. به دنبال این آزادی، عملیات «طریق القدس»، «فتح المبین» و بعد هم «بیت المقدس» انجام شد که منجر به آزاد سازی خرمشهرگردید

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 05صفحه 9