مجله نوجوان 05 صفحه 7

لغت نامه پاسخ سرگرمی و جدول شماره پیش پاسخ معمای درختکاری پاسخ سرگرمی عبور درجهت پیکانها این 10 اصله نهال باید به گونه ای کاشته شوند که لبههای یک ستاره 5 گوشه را تشکیل دهند، به این صورت حرف پ و اما راههای علمی جدید: 1) در روز، هزار بار راجع به زیبایی مسابقه فوتبال آن شب جام اروپا صحبت کرده و تعریف کنید. درستدر زمان پخش مسابقه، دست و پایش را بسته، در انباری زندانی اش کنید و فردا صبح کلی از زیبایی مسابقه تعریف و بگویید « اِ. .. چرا بازی رو ندیدی؟ » 2) زنگهای ورزش با همکاری ناظم، مجبورش کنید تا تکالیف ریاضی اش را انجام دهد وخودتان و بچهها آن قدر توی حیاط بازی کنید و سروصدا راه بیاندازید تا دیوانه شود و بعد از بازی با چهره ای عرق کرده به او بگویید« اِ... چرا نیومدی بازی؟ » 3) بعد از زنگهای آخر با هماهنگی مادرش، در حالی که آماده فوتبال در خیابان هستید او را برای خرید نان و سبزی و ... دنبال نخود سیاه بفرستید و درست زمانی که خسته و عصبی بر می گردد، بازی را تعطیل کرده و در حال خندیدن به او بگویید :« اِ... چرا نیومدی بازی؟ » 4) با همکاری معلمان، ناظم و خانواده اش، کاری کنید تا 10 تا تجدید بیاوردو درتمام طول تابستان با انجام اعمال فوق مجبورش کنید تا تمام وقت درس بخواند، آن وقت جلوی خانه شان رفته با سرو صدای زیاد بازی کنید تذکر : 1) در تمام طول درمان مواظب باشیدکه فرد بیماری روانی نشود. 2)مواظب خودتان هم باشید. پروفسور شیمپال پاپاسی:پاپا به معنی پدر ؛به 30 پدر گفته می شود ؛ مثل سیمرغ. پاپوش: آنچه می پوشند مثل کفش و جوراب. پاپیچ: آنچه بر پا می­پیچند مثل باند پانسمان یا مچ بند. به خلخال نیز گفته می شود. پاتختی : آنچه پای تخت افتاده باشد مثل دمپایی. پارسال : سال گذشته. پارلمان: به معنی ( لِمان ) گذشته است. پارسی:پای رُسی؛به ستون گفته می شود. پارو : چیزی که پا را روی آن می گذارند، از قبیل نوزاد. پاس : شوت کردن توپ. پاسپورت : این واژه در اصل (پاس پَرت) بوده است و به پاسی گفته می­شود که به بیرون از زمین پرت شده باشد. پاستور: به پاسی گفته می­شود که توپ، به تور برخورد کرده باشد و از اصطلاحات ورزش پاسخ معمای درختکاری این 10 اصله نهال باید به گونه ای کاشته شوند که لبههای یک ستاره 5 گوشه را تشکیل دهند، به این صورت: والیبال است. این واژه به پای ستور (چهارپایان) نیزگفته می شود؛ در اصطلاح، (سم). پاسور: پایی که در سور (مهمانی) تناول کنند؛ رجوع شود به داستان مور وسلیمان. پاکت: پای Cat ؛ همان پای گربه است. پاکنویس : نوشتن با پاک کن است. پالوده : به پای آدم لوده گفته می شود. پامال : سنگ پا. پایاپای: بازی اتل متل. پرپشت: به کسی گفته می شود که پشتش پر باشد مثل شتر. پرسپولیس: پلیس پرس شده ؛ اگرماشین از روی پلیس رد شود، به آن گفته می شود. پرگار: پری که بر گاری می بندند. پسانداز:آنچه به پشت سرمیاندازند مثل پوست موز. پشتوانه : به پوست هنداونه گفته می شود. پهناور: آورنده کودهای حیوانی. پیروز : آنچه در پی روز می آید، شب. پاسخ سرگرمی عبور درجهت پیکانها