جدا کردن روحانیت از ملت
مقصد این بود، که اسلام را ببرند. و راه اینکه اسلام را از بین ببرند این بود که روحانیت را از بین ببرند. اینها مى دانستند که تا
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 210
روحانیون هستند، اینها حفظ مى کنند اسلام را. نقشه بردن اسلام؛ و راهش بردن روحانیت و جدا کردن ملت از روحانیون. ولهذا با تبلیغات دامنه دارى مشغول شدند ـ و حالا هم مشغول اند ـ که روحانیون را از ملت جدا کنند. وقتى ملت از روحانیین جدا بشود و اینها پشتوانه نداشته باشند براى تبلیغات خودشان، آنها به مقاصد خودشان مى رسند. خود ملت به تنهایى نمى تواند کارى بکند. تا اتّکال به اسلام نداشته باشد، نمى تواند کارى انجام بدهد. اتّکال به اسلام وقتى مى شود که کسانى که به اسلام دعوت مى کنند، تمام مقصدشان دعوت به اسلام است، آنها در کار باشند تا مردم را دعوت کنند و بسیج کنند. سابق، اینها به طورِ علمى همچو مطلبى را ادراک کرده بودند که اسلام وضعش جورى است که اگر قوّه پیدا بکند نمى گذارد ما به منافعمان برسیم؛ و روحانیون هم آنها هستند که اسلام را حفظش مى کنند، نگه مى دارند... این نهضت مطلب را عینى کرد؛ یعنى دیدند این را که یک ملتى با راهنمایى علماى بلاد، و ایمانى که در خودشان بود یک همچو امپراتورىِ غلط شیطانى بزرگ را از بین بردند، در صورتى که همۀ قدرتها دنبال او بودند.(147)
* * *
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 211