شهادت طلبى رمز پیروزى
باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمى و با یک دست خالى، که هیچ ساز و برگ جنگى نداشتند، قریب نیم قرن گذشت و معموره را فتح کردند، و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه جمعیتهایشان خیلى زیاد و ساز و برگ جنگى هم دارند و از حیث ذخایر هم غنى هستند و مع ذلک همه چیزشان را از دست داده اند. این چه شد که آنها آنطور، و ما اینطور؟ علت این است که در صدر اسلام افرادى که با رسول اکرم ـ صلى اللّه علیه و آله و سلم ـ بیعت کرده اند و افراد کمى بوده اند، لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام و براى آنها مطرح نبود اینکه زندگى بکنند، ولو با هر ذلت و زحمت، اینها شهادت را براى خودشان
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 219
سعادت مى دانستند، و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر روم و ایران، دو امپراتورى بسیار بزرگ ـ که آن دو امپراتورى روم و ایران هر دو قویتر از حالاى این دو معموره است. و بعدها مسلمین کم کم آن قدرت ایمان را از دست دادند، و وارد شدند در شئون دنیا و دلبستگى به همین مادیات. و آنهایى هم که مى نشستند و صحبت مى کردند، و حالا هم که ما اجتماع مى کنیم و صحبت مى کنیم، بحثهاى عددى است؛ یک بحثهایى نیست که سازنده باشد. در این ممالک اسلامى، که ممالک بسیار وسیعى هستند و قدرتهایى هم دارند، وقتى که انسان ملاحظه مى کند مى بیند که مسئلۀ شعر و خطابه و فلسفه؛ و آنهایى که دیگر خیلى چیز هستند، عرفان و امثال اینها مطرح است؛ آن چیزى که در صدر اسلام رمز پیروزى بود اصلاً مطرح نمى شود. اگر آنکه در صدر اسلام در اصحاب رسول خدا ـ صلى اللّه علیه و آله و سلم ـ و لشکر اسلام بود، عشر او در این ممالک اسلامى بود، قدرتى بودند که بر تمام ابرقدرتها مقدّم بودند، لکن بکلى آن روحیۀ ایمان را از دست دادند و آن که خیلى مؤمن بود آن بود که مسجد برود، و از مسجد برگردد منزل و دعا بخواند. دیگر آن جهاتى که در صدر اسلام مطرح بود اصلاً در بین ممالک اسلامى مطرح نیست، الآن هم مطرح نیست.(154)
* * *
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.۱)صفحه 220