متن زیر را بخوانید و هر آنچه که در ذهنتان آمد را نقاشی کنید و برای ما بفرستید.
چشمانش را بست.
ابری به بالای سر او آمد.
در کنار او ابری کهنسال قرار دارد که دیگر برگی برایش نمانده است.
درست نمیدانم اما انگار یک دسته کلاغ نیز در آسمان دیده میشود.
شما میتوانید روشها، پاسخها و درک خودتان از موضوعهای مختلف این صفحه را به نشانی مجله بفرستید. نشانی ما:
تهران- خیابان انقلاب اسلامی- چهارراه حافظ- پلاک 886
(روی پاکت بنویسید: مربوط به صفحه خلاقیت مجله دوست کودکان)
پاسخ هفته گذشته :حق با سپنتا است ، او می تواند در صورتی که فقط نفر دوم باشد برنده بازی شود.
و کوچکش میچرخید و آنرا تَر و خشک میکرد و با نِی مخصوص غولک پریها مزه مزه میکرد.
یک روز نار پری با کفشها و موهای به رنگ انار پرید سر دیوار تا اناری که به دیوار تکیه داه بود را مزه مزه کند. او با دیدن حنضل پری که عاشقانه دور حنضلش میچرخید و برایش ترانه خوشمزگی
مجلات دوست کودکانمجله کودک 510صفحه 31