Õ گفتید کارگاه آموزش روزنامه دیواری با هدف آشنایی کودکان با روزنامهنگاری برپا گردیده. غیر از کودکان گویا بزرگترها هم از این کارگاه بهرهها بردهاند؟ هم والدینی که به بهانه کمک به فرزندشان دست به قیچی و مداد رنگی شدهاند و هم اینکه گویا اصلاً پانلهایی را به روزنامه دیواریهایی اختصاص دادهاید که بزرگترها ساختهاند؟
اشاره کردم که آنچه انجام شد تفاوتهای زیادی با آنچه از قبل برای آن برنامهریزی کرده بودیم داشت. در همان روزهای اول نمایشگاه متوجه شدیم خیلی از والدینی که ایستاده و روزنامه دیواری درست کردن فرزندانشان را نگاه میکنند، در حین تماشای کار کردن بچههایشان حس خاصی دارند. انگار که آنها هم دلشان میخواهد کاری انجام دهند. خب مگر چه اشکالی داشت این امکان را فراهم کنیم که آنها هم بتوانند در ساختن روزنامه دیواری شرکت کنند؟ اتفاقاً خیلی هم جالب است که کودکان با همکاری والدین خود اقدام به ساخت یک روزنامه دیواری کنند.
Õ به عبارتی، در شرایطی این چینینی، بزرگترها هم میتوانستهاند از دولتی سر بچهها کلوچه بخورند.
اشکالی هم ندارد. بارها در طول برگزاری نمایشگاه شاهد صحنههایی مثل این بودیم که وقتی
پیاز خُرد شد و رفت تو قابلمه، همراه تره، جعفری، شنبلیله، لوبیا با لیموعمانی و گوشت- قرمهسبزی. پیاز، سیر، بادمجان، گوجهفرنگی همراه تخممرغ- میرزا قاسمی.
پیاز، نعنا، ترخان، جعفری و گشنیز همراه سیر
مجلات دوست کودکانمجله کودک 510صفحه 11